رصد فکر

افکار و تازه های فکر در حوزه علوم انسانی اسلامی

رصد فکر

افکار و تازه های فکر در حوزه علوم انسانی اسلامی

رصد فکر

این وب سایت برای اهداف زیر تاسیس شده:
1. جمع آوری گزیده افکار و نظرات کسانی که در زمینه علوم انسانی اسلامی و تولید علم حرفی برای گفتن دارن. 2. بررسی افکار و نظرات اشخاص و جریاناتی که در روند کشور تاثیر دارند. 3. تحلیل ها و نقدهایی که در حیطه این افکار و آثار وجود داره. 4. آوردن یک سری نکات که در حیطه شناخت منطق فکری متفکران و علوم اسلامی کمک میکنن.

آخرین مطالب (به ترتیب)
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب (به ترتیب)
آخرین نظرات
  • ۲۸ تیر ۰۰، ۰۷:۴۸ - ابی
    عالی
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۸، ۱۵:۰۹ - علی رحمانی پور
    سپاس
  • ۲۳ فروردين ۹۸، ۰۴:۲۴ - سجاد
    منابع؟
  • ۱۰ مهر ۹۷، ۱۶:۵۸ - خانم معلم
    لایک
  • ۳۰ دی ۹۵، ۱۶:۵۰ - ..جهان ..
    افسوس
  • ۲۱ دی ۹۵، ۱۱:۵۱ - ..جهان ..
    احسنت
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل

آخرین مطالب / استفاده از مطالب این وب سایت با ذکر منبع بلا مانع است

۱۵ مطلب با موضوع «مباحث علمی» ثبت شده است

ابوحامد محمد غزالی آثار ارزشمندی درباره موسیقی دارد و در آن از جنبه‌‌های مختلفِ فقهی و فلسفی به موسیقی پرداخته‌است. او غیر از آنکه دغدغه اباحت موسیقی و سماع را داشته، به نسبتی میان موسیقی و حقیقت قائل است که اساس نظریات حکمی وی درباب موسیقی است.. برای غزالی دل آدمی مخزنی است و میان موسیقی و دل آدمی به وجود سرّی نهان قائل است، و به همین سبب موسیقی می‌تواند گوهرهای درون دل آشکار می‌کند.

غزالی با نگاه صوفیانه خود به ذومراتب بودن انسان قائل است و واکنش انسان به موسیقی را بسته به مرتبه دل انسان متفاوت می‌داند. غزالی مسائل متعددی را در خلال مباحث خود پیش می‌کشد که همگی با توجه به نظریات و عقاید وی تحلیل می‌شوند از جمله: ارتباط موسیقی با زیبایی، مقایسه شعر و موسیقی، جایگاه اراده در وجد. غزالی درباره جایگاه موسیقی و نسبت آن با معرفت نظریات مختص خود دارد و همچنین به عنوان نماینده‌ای از متصوفه به شیوه متفاوتی از حکما به موسیقی پرداخته‌است و تمرکز وی از خود موسیقی به سمت مخاطب و شنونده سماع گردش داشته‌است. 

منبع: چکیده پایان نامه "حکمت موسیقی نزد غزالی"

متفکر با عالَم مواجه می‌شود و می‌کوشد این مواجهۀ خود را ذیل یک نظام فکری سروسامان دهد. این نظام مدعی ا‌ست مسائل بنیادین انسان را بهتر از سایر نظام‌ها درک کرده و موفق‌تر از آن‌ها می‌تواند این مسائل را حل کند. بنابراین، گفت‌و‌گوی دو متفکر زمانی اتفاق می‌افتد که بر سر مسئله‌ای مشخص بحث کنند و هر کدام از نظرگاه خود به آن مسئله بنگرد و دربارۀ آن سخن بگوید و سخن متفکر دیگر را نقد کند. از این رو، گفت‌و‌گوی دو متفکر عبارت است از هم‌آوردی دو نظام فکری بر سر مسئله‌ای مشترک.

یکی از مشهورترین گفت‌و‌گوهای نظری در دورۀ معاصر جلسه‌ای ا‌ست که سال ۱۹۷۱ میلادی در کالج فنی آیندهوون هلند برگزار شد و در آن، میشل فوکو و نوآم چامسکی دربارۀ «ماهیت انسان» به گفت‌‌و‌گو نشستند. در این جلسه، مسئله‌ای واحد روی میز بود اما تفاوت‌های بنیادین میان نظام‌های‌ فکری‌‌شان باعث شده بود که گفت‌و‌گویی آرام ولی سرشار از اختلاف‌نظر میان آن دو دربگیرد.
چامسکی زبان‌شناسی است که معتقد است در پسِ زبان‌های گوناگون، طرح‌وارۀ مشترکی وجود دارد که فرد با خلاقیت خود از آن استفاده می‌کند و زبان را برمی‌سازد. به نظر او، حوزه‌های دیگری غیر از زبان نیز از طرح‌واره‌های مشابهی بهره‌مندند که مجموع همۀ این طرح‌واره‌ها «ماهیت انسان» را تشکیل می‌دهد. در این میان، «خلاقیت» یکی از کلیدواژه‌های اندیشۀ چامسکی است. از نظر او، فرد با کمک خلاقیت خود این طرح‌واره‌ها را به‌کار می‌گیرد و با جهان تعامل برقرار می‌کند و به پیش می‌رود.

 برتری نفس مَلکی بر دو نفس سبعی و بهیمی به معنای برتری فضائل مختص به نفس ملکی بر فضائل آن دو نفس است. نفس ملکی که همان نفس ناطقه انسانی است به دلیل تجرد خود از قوه عقلی است و عقل از دو جهت ادراک و تحریک به دو بخش نظری و عملی تقسیم می شود.

 حکمت، فضیلتِ مختص به عقل نظری است و عدالت، فضیلتِ مختص به عقل عملی. حکمت، دانستن حقایق موجودات است آن گونه که هستند و این فضیلت به حسب موضوع معرفت، خود به دو قسم نظری و عملی تقسیم می شود. حکمت در علم النفس، مراتب و قوای نفس را شناسایی میکند و در علم اخلاق، فضائل مربوط از قوا و از جمله فضائل مختص به عقل نظری و عملی را؛ یعنی حکمت و عدالت را شناسایی می کند.

 به این اعتبار می توان گفت که فضیلت حکمت بر همه فضائل برتری و تقدم داشته و به حسب حقیقت خود از دیگر فضائل ممتاز است. در واقع حکمت، معرفت ناب عقلی به حقایق امور است.

 عدالت، فضیلتِ عقل عملی است و عبارت است از: تصرف معرف نفس ناطقه در مراتب، شئون و قوای مختلف بر اساس فضیلت مختص به هریک از آنها. عدالت نیز مانند حکمت بر دیگر فضائل و از جمله بر فضیلت حکمت تقدم دارد؛ زیرا با تدبیر عادلانه عقل عملی است که عقل نظری نیز از قوه به فعل می رسد و علوم نظری و عملی و از جمله فضائل گوناگون را شناسایی می کند.

 عدالت به رغم جایگاه برتری که نسبت به دیگر فضائل دارد برخلاف حکمت یک فضیلت مستقل در قبال دیگر فضائل نیست؛ بلکه مجموعه فضائل مربوط به همه قوا را شامل می شود. با عملکرد و حضور عقل عملی است که فضائل هریک از قوا محقق می شود و نیز نسبت صحیح بین فضائل تامین می گردد.

 تقدم حکمت بر همه فضائل و از جمله عدالت و همچنین تقدم عدالت برهمه فضائل و از جمله حکمت ، این تقدم متقابل حکمت بر عدالت و عدالت بر حکمت را موجب می شود؛ این تقدم متقابل به دو اعتبار مختلف است؛ نفس انسان از آن جهت که باید حکمت را تحصیل کند به استعمال و تصرف عقل عملی نیاز دارد و حکمت از آن جهت که شناخت حه می باشد، شناخت فضائل و از جمله فضیلت عدالت را دربر می گیرد.

(رصدفکر: پاسخ به بسیاری از پرسش های علوم انسانی اسلامی در بحث حکمت عملی و حکمت نظری نهفته است. البته پرداختن به حکمت عملی از زاویه نگاه باید و هست نه از زاویه نگاه موجود اختیاری و غیر اختیاری به نظر بعضی نگاه جدیدی است. در اینجا با این نگاه به بحث حکمت عملی و نظری پرداخته شده است. بحث های آیت الله جوادی در این باره، بسیار سلیس و جذاب و عمیق است. این بحث بسیار مهم است و نباید در حد این بحث های مقدماتی متوقف شد بلکه باید این بحثها را دنبال کرد و به علوم  انسانی اسلامی ختم شود.)

حکمت عملی مجموعه آن بایدها و نبایدهایی است که بخشی به اخلاق، بخشی به سیاست، بخشی به تدبیر منزل برمی‌گردد و هر چه جزء شعب فرعی این اصول یادشده است. این بایدها و نبایدهای اخلاقی یا سیاسی یا تدبیر منزل و مانند آن از یک مبنای علمی گرفته می‌شود، به جهان‌بینی وابسته است، به معرفت نفس وابسته است، به آشنایی پیوند بین انسان و جهان وابسته است و مانند آن.

اگر کسی بخواهد قانونی را شناسایی کند، باید حوزه آن قانون‌مدار را ارزیابی کند تا انسان را نشناسد و پیوند انسان را با جهان ارزیابی نکند و ارتباط ناگسستنی انسان و جهان با جهان‌آفرین و انسان‌آفرین را بررسی نکند توان ادراک صحیح قانونِ بایدها و نبایدها را ندارد.
البته از حکمت نظری که عهده‌دار بود و نبود است، نمی‌توان مستقیماً مسائل باید و نباید را استنتاج کرد. هیچ کس چنین حرفی را نگفته است که یک قیاس مرکب از دو بود و نبود، یک نتیجه باید را می‌توان گرفت؛ ولی قیاسی که مرکب از دو مقدمه یک مقدمه‌اش بود و نبود است، یک مقدمه‌اش باید و نباید می‌شود، از آن قیاس نتیجه باید و نباید گرفت؛ مثلاً گفت خدای سبحان ولی نعمت است که این به بود و نبود برمی‌گردد و اطاعت از ولی نعمت لازم است که به باید و نباید برمی‌گردد، نتیجه اینکه شکر خدا لازم است، اطاعت خدا لازم است و مانند آن. از این قبیل قیاسهایی که یک مقدمه‌اش حکمت نظری است و مقدمه دیگرش حکمت عملی، نتیجه حکمت عملی گرفته می‌شود. به هر تقدیر همه عناصر محوری حکمت عملی وابسته به جهان‌بینی، انسان‌شناسی و پیوند انسان و جهان است بدون او نمی‌شود حکمت عملی را تدوین کرد.

حسینعلی علایی** و ابراهیم رضایی آدریانی***

چکیده 

در چهار آیه از قرآن کریم خوردن گوشت خوک به صراحت تحریم شده است و مسلمانان همواره از آن پرهیز کرده‌اند. در عین حال در بسیاری از کشورها گوشت خوک یک کالای پرفروش و رایج بازار است. در این نوشتار، پس از معرفی اجمالی این حیوان و احکام مربوط به آن و همچنین اشاره‌ای به برخی روایات وارده در این زمینه، امراض و بیماری‌هایی که در اثر خوردن گوشت این حیوان گریبان‌گیر انسان می‌شود، به تفصیل آمده است. و تلاش شده جدیدترین دستاوردهای علمی و یافته‌های روز دنیا در این زمینه گردآوری گردد.

واژگان کلیدی: قرآن، خوک، خوردنی‌های حرام، اعجاز تشریعی.  

(لطفا فقط کسانی که فلسفه خوانده اند این مطلب را بخوانند!!!)

(رصدفکر: در فلسفه اسلامی از بعد از ملاصدرا یک بحث خیلی ظریف و دقیق وجود داره که بنا بر اصالت وجود آیا در خارج ماهیت داریم یا خیر؟ در اینجا اساتید چند دسته میشن.. نکته ای که وجود داره دسته ای میگن درست است که ماهیت من حیث هی در خارج وجود ندارد اما ماهیت مخلوطه در خارج وجود دارد.. حال این مطلب را به چند گونه تقریر میکنند.. 

در اینجا احیانا نظر علامه طباطبایی ره هم مطرح میشه و بعضی میگن که ایشون عباراتشون متشتت هست زیرا در بعضی جاها گفته اند ماهیت "حد وجودی" است در بعضی جاهای دیگه گفته اند که ماهیت طور وجودی است بعضی جاهای دیگه گفته اند که ماهیت حثیت عدمی است و ..

ما در اینجا عبارتی رو از علامه آوردیم که تقریبا تمام این حرفها رو به گونه ای جمع کرده و نشون میده که وقتی ما میگوییم ماهیت ماهیت حد وجودی است معناش این نیست که ماهیت در خارج و لو به عرض وجود، وجود داره.. بلکه معنای حد وجودی رو تبیین میکنند و بیان میکنن که اصلا اگر ما بحث تشکیک رو درست تصور کنیم اصلا جایی برای تصور ماهیت در خارج باقی نمی مونه و اصلا ظرف ماهیت عقل هست نه خارج و .. و به شبهه ای در این باب پاسخ میدن..)

(گزیده: ماهیت اعتباری است و در خارج ثبوتی ندارد و عقل ادراکش میکند پس ناچار ثبوت وی عند العقل است/ معنای حد وجود همان حیثیت عدمیه است/ تحقق ماهیات تحقق سرابی و ظهوری است/ ماهیت حد وجود نیست بلکه اعتبار حد وجود است)

(رصدفکر: بدون شک علامه طباطبائی از حیث علمی از عمیق ترین افراد در مسائل مربوط به حکومت هستند و در درگیر کردن مباحث فلسفی در مباحث اجتماعی جزء معدود افرادی هستند که ابتکارات و موفقیت های خوبی داشته اند. در اینجا بخشی از تحلیلهای ایشان درباره دموکراسی را برای شما قرار دادم. علامه در این نوشتار دموکراسی مطلق را رد کرده و به اصطلاح امروزی مردم سالاری دینی را به نوعی اثبات میکنند..)

 جامعه اسلامى در داشتن دو قسم مقررات ثابته و متغیره خود به جامعه‏هاى دموکراسى خالى از شباهت نیست. در جامعه‏هاى دموکراسى نیز دو قسم مقررات وجود دارد: یکى از آنها در حکم ثابت است و آن مواد قانون اساسى است که تغییر آنها حتى از صلاحیت مجلس شورى و سنا نیز بیرون است و تنها خود ملت مستقیماً با آراى عمومى یا به وجود آوردن مجلس مبعوثان مى‏تواند ماده یا موادى را از قانون اساسى لغو و ابطال نماید. و قسم دیگر، قوانین جزئى و مقرراتى است که در مجلسین شورا و سنا و در مراکز مختلفه اجرا و وضع مى‏شود و به منزله تفسیر موقت مواد قانون اساسى است. این قسم عموماً قابل تغییر است.

در عین حال نباید اشتباه نموده، تصور کرد که روش اسلام با نشان آزادیى که دارد یک روش دموکراسى یا کمونیستى است..


منبع: وب سایت علی ایمانی نسب

ریچارد داوکینز یک زیست شناس انگلیسی است که به خاطر اندیشه الحادی و ضد دینی اش از بزرگترین ملحدین جهان در عصر حاضر به شمار می رود. داوکینز بر نظریه داروین درباره پیدایش موجودات زنده که لازمه آن، پیدایش گونه های جانوری بدون یک نیروی هدایتگر هوشمند است، بسیار تأکید می کند و از این نظر از جدی ترین پرچم داران داروینسیت در عصر حاضر محسوب می شود. با این حال، در لابه لای سخنان داوکینز سخنانی به چشم می خورد که به صراحت، مدعای او را در اثبات نظریه داروین نفی می کند و همین هم باعث تناقض گویی های او شده است. اما بهتر است قبل از طرح بحث اصلی خود مقدمه ای کوتاه درباره دو دیدگاه متضاد درباره پیدایش موجودات زنده ذکر کنیم:..

دستورالعمل‏هاى رفتارى که بر آمده از ضرورت‏هاى اجتماعى است، معمولًا بنیان اعتقادى و دینى ندارند، جز در اسلام، که در کلّیه برنامه‏هاى عملى آن، روح توحید و یکتاپرستى جارى است و بر اساس آن، در رفتار و عمل فرد فقط بر نفع و سعادت دنیوى تکیه نمى‏شود، بلکه به سعادت اخروى او نیز توجه شده است.

در این مبحث، به دسته‏بندى و تنظیم مطلوب بیانات علّامه و ارائه دیدگاه‏هاى وى در این باره مى‏پردازیم.

موضوعات: قانون هیچ‏گاه به نیکبختى نمى‏رسد جز آن‏که.../ جریان توحید در تمامى احکام فردى و اجتماعى اسلام، اعم از احکام عبادى، سیاسى، اقتصادى و حکومتى/ بهترین ضامن اجرای قانون در جامعه/ اخلاق کریمه و ترییت هم به تنهایى قادر نیست جامعه را به نیکبختى برساند.../ آزادی غربی و اسلام

نتیجه تصویری برای علامه طباطبایی

نظریات فلسفه سیاسى جهان معاصر، به ویژه دموکراسى، در »بنیان« و اساس خود با اسلام و نظریه حکومت دینى تفاوت دارد. علّامه معتقد است حکومت‏هاى دموکراتیک با نگرش مادى و مبتنى بر تمتّع دنیوى که به جامعه و انسان دارند و با روح بهره‏ورزى و استثمار که در کالبد آنها دمیده است، خود را در شکل دیگرى از استبداد سلطنتى نمایان مى‏کنند و هدف آنها تنها سودجویى و تسلّط بر جوامع و ملّت‏هاى ضعیف است. در واقع در این جوامع پادشاه مستبد ادوار گذشته، جاى خود را به جامعه‏اى خودخواه و مستبد داده است که به چیزى جز ارضاى میل‏هاى مادى و تمتعات دنیوى خود به شکل ممکن، نمى‏اندیشد و در آن از اخلاق مبتنى بر وحى و توحید خبرى نیست..

موضوعات: تفاوت الگوی حکومتی که قرآن معرفی میکند با حکومت سلطنتی و نیز دموکراسی غربی/ دموکراسی غربی شکل دیگری از استبداد سلطنتی

(این نوشته بخشی از مقاله "فلسفه فقه از دیدگاه علامه طباطبائی" نوشته سید مهدی طباطبائی است)

حرکت جوهری، آثار تربیتی و اخلاقی فراوانی به دنبال می‌آورد؛ زیرا بر اساس این اصل، جسمانیةالحدوث و روحانیة البقاء بودن اخلاق اثبات می‌شود و از این طریق، تأثیر رفتار و اعمال و اثر ابعاد جسمانی در ملکات اخلاقی و ابعاد روحانی به نیکی تبیین می‌شود. با حرکت جوهری، اثر معاش در معاد و تأثیر نحوه‌های مختلف تغذیه و زیست در تربیت و تحولات روحی آشکار می‌گردد؛ زیرا بر اساس حرکت جوهری، همان غذای حلال یا حرام با تحول جوهری به صورت ملکات و ابعاد روحانی انسان در می‌آید. اندیشه امروز انسان، چیزی جز تغذیه دیروز او نیست.

عناوین: تعریف عرض بر مبنای حکمت متعالیه/ سوق پیدا کردن فلسفه به سوی عرفان بر اساس اصالت وجود/ وجود، محور حرکت جوهری/ ترتب آثار تربیتی و اخلاقی بر اساس حرکت جوهری

در این مقاله به برخی مسائلی پرداخته می‌شود که بر مبنای حکمت متعالیه قابل استنباط است. این مسائل یا در آثار صدرالمتألّهین و حکمای بعد از او مورد تعرض واقع نشده یا آنکه در مرکز توجّهات و مباحثات فلسفی قرار نگرفته‌اند، و لکن مسائل مهمی هستند که می‌توانند مسیر بسیاری از مطالب فلسفی را تغییر دهند.

عناوین: نسبی بودن تقسیم وجود به ربط، ربطی و نفسی براساس امکان فقری/ تقسیمات سه گانه مسائل فلسفی/ تبدیل عنوان علّت فاعلی به مقوم مفعول

این مقاله، با مطالعة دقیق، طبقه‌بندی و تحلیل آثار استاد مطهری، تلاش کرده است تأثیر تفکّر توحیدی در عرصه‌های مختلف معرفت را از نظر این متفکّر مسلمان نشان دهد؛ به ویژه نظر ایشان را که الهام گرفته از آیة شریفة «انا لله و انا الیه راجعون» می‌باشد، بسط داده و به دو شاخص «از اویی» و «به سوی اویی» اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که با این دو شاخص، می‌توان مبانی مستحکمی برای گزاره‌های ارزشی تدارک دید. این مقاله، تجلّی اوامر الهی را در دو عرصة نقل و عقل دانسته و برای گزاره‌های ارزشی عقلی، دو قسم گزاره‌های ناظر به الزام اخلاقی و گزاره‌های ناظر به الزام غیر اخلاقی قائل شده است. شاخص مهم دیگر که به منزلة روح اعمال انسان است، انگیزه و قصد الهی است. به این ترتیب و با ترکیب حالات مختلف شاخص‌های مذکور، شانزده حالت گوناگون پدید می‌آید؛ اما در مقاله استدلال شده است که در تفکّر توحیدی، تنها هفت حالت آن می‌تواند یک فعل بایسته باشد.

دریافت فایل متنی در ادامه مطلب

تصعید حیات تکاملی بدون به کار انداختن عقل امکان پذیر نیست و بدون تهذیب روحی، عقل هیچ کار انسانی انجام نخواهد داد. اگر عقل از راهنمایی های وجدان پاک و فطرت سلیم برخوردار باشد، می تواند راه و مسیر رشد و کمال را به انسان نشان دهد، زیرا عقل به تنهایی نمی تواند موجب پیشرفت انسان در تصعید حیات تکاملی شود. عقل باید با تهذیب نفس همراه باشد تا موانعی را که سد راهش می باشد، از میان ببرد.

نتیجه تصویری برای آیت الله جوادی آملی

همزمان با سالگرد رحلت علامه طباطبایی/ پیام حضرت آیت الله جوادی آملی به همایش علمی پژوهشی حکمت عملی در المیزان:

...چند نکته کوتاه را در محضر شما بزرگواران و محقّقان باید تقدیم کرد یکی اینکه حکمت عملی چیست؟ یکی اینکه نیرویی که این حکمت عملی را ادراک می‌کند کدام است و چیست؟ سوم اینکه نیرویی که مسئول اجرای محتویات حکمت عملی است چیست؟...