رصد فکر

افکار و تازه های فکر در حوزه علوم انسانی اسلامی

رصد فکر

افکار و تازه های فکر در حوزه علوم انسانی اسلامی

رصد فکر

این وب سایت برای اهداف زیر تاسیس شده:
1. جمع آوری گزیده افکار و نظرات کسانی که در زمینه علوم انسانی اسلامی و تولید علم حرفی برای گفتن دارن. 2. بررسی افکار و نظرات اشخاص و جریاناتی که در روند کشور تاثیر دارند. 3. تحلیل ها و نقدهایی که در حیطه این افکار و آثار وجود داره. 4. آوردن یک سری نکات که در حیطه شناخت منطق فکری متفکران و علوم اسلامی کمک میکنن.

آخرین مطالب (به ترتیب)
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب (به ترتیب)
آخرین نظرات
  • ۲۸ تیر ۰۰، ۰۷:۴۸ - ابی
    عالی
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۸، ۱۵:۰۹ - علی رحمانی پور
    سپاس
  • ۲۳ فروردين ۹۸، ۰۴:۲۴ - سجاد
    منابع؟
  • ۱۰ مهر ۹۷، ۱۶:۵۸ - خانم معلم
    لایک
  • ۳۰ دی ۹۵، ۱۶:۵۰ - ..جهان ..
    افسوس
  • ۲۱ دی ۹۵، ۱۱:۵۱ - ..جهان ..
    احسنت
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل

آخرین مطالب / استفاده از مطالب این وب سایت با ذکر منبع بلا مانع است

۱۶ مطلب با موضوع «تولید علم اسلامی :: علم دینی و علم مدرن» ثبت شده است

مسئله فطرت در تبیین رابطه فلسفه و اسلام می­تواند راه مستقلی باشد؛ زیرا مسئله فطرت، ام المسائل معارف اسلامی است(مطهری، 1382، ج2، ص63). اگرچه علامه این مطلب را به صورت مستقل بیان نکرده است؛ اما می­توان آن را از آثارش استنباط نمود. ما در اینجا با توجه به آثار علامه طباطبایی به تبیین این مطلب می­پردازیم؛

نتیجه تصویری برای علامه طباطبایی

(چکیده ) مفسران در مواجهه با آیاتی از قرآن که با موضوعات علوم تجربی نسبتی دارد، رویکردهای متفاوتی برگزیده‌اند. برخی با قبول قطعیت یافته‌های علوم بشری سعی در تطبیق این یافته‌ها بر آیات علمی قرآن داشته و برخی دیگر، این آیات را غیر مرتبط با یافته‌های بشری دانسته و اساساً زبان قرآن را در این موارد غیر از زبان علم دانسته‌اند. علامه طباطبایی در تفسیر خود هر دو گروه را تخطئه کرده و راه میانه‌ای برگزیده است. ایشان در مواردی یافته‌های علمی جدید را قطعی و مدلول برخی آیات علمی قرآن را نشانه اعجاز و پیشگویی علمی قرآن دانسته است. در مواردی نیز مدلول آیات را غیر از این یافته‌ها و نظریه‌های علمی پنداشته‌اند. در این پژوهش، تلاش شده میزان و شیوه بهره‌گیری علامه از دستاوردهای علمی در تفسیر آیات علمی، مشخص و مبانی، راهکارها و ادله ایشان در رد یا قبول و تطبیق این یافته‌ها بر برخی از آیات علمی قرآن بررسی شود.

 

اشاره: تأثیر زمان و مکان در استنباط احکام شرعى، عامل مهمى است که حضرت امام خمینى(قدس سره)بر آن تأکید داشتند. در این مقاله توضیحاتى در کیفیت تأثیر آن دو عامل انجام گرفته است.

 

جاى تردید نیست که شرایط زندگى که از آن به «زمان و مکان» تعبیر مى کنند، در استنباط حکم شرعى از کتاب و سنّت تأثیر بسزایى دارد، ولى آنچه که مهم است، آشنایى با حدود تأثیر این دو عامل است.

 

گاهى تصوّر مى شود مسأله «ارث زن»، و یا «طلاق» و یا «دیه» او، مشکلى در جامعه پدید آورده و باید به کمک همین قاعده که مورد پذیرش فقیهان معاصر و گذشته است برطرف گردد.

 

گاهى از ادبیات نازیبا بهره مى گیرند و مى گویند: فقه براى زندگى بشر است، اگر بنده بخواهم بر اساس فتاوى آن فقه سنتى به زنان دستور دهم هیچ زندگى برایشان معنى پیدا نمى کند، بگویند دیه تو که نصف دیه مرد است، طلاق هم که دست او است، دختر هم اگر بخواهد ازدواج کند، هیچ حقى ندارد و پدر باید تصمیم بگیرد و... سپس  مى خواهند این مشکل (به عقیده خودشان)، با این دو عامل برطرف سازند و مى گویند: فقیهى که الان بخواهد راجع به ازدواج زن، طلاق، و ارث زن اجتهاد کند، و فتوا دهد، زمان امروز، مکان امروز، عرف امروز در اجتهاد او تأثیرگذار است، زنان امروز زنان 1400 سال قبل نیستند.

متفکر با عالَم مواجه می‌شود و می‌کوشد این مواجهۀ خود را ذیل یک نظام فکری سروسامان دهد. این نظام مدعی ا‌ست مسائل بنیادین انسان را بهتر از سایر نظام‌ها درک کرده و موفق‌تر از آن‌ها می‌تواند این مسائل را حل کند. بنابراین، گفت‌و‌گوی دو متفکر زمانی اتفاق می‌افتد که بر سر مسئله‌ای مشخص بحث کنند و هر کدام از نظرگاه خود به آن مسئله بنگرد و دربارۀ آن سخن بگوید و سخن متفکر دیگر را نقد کند. از این رو، گفت‌و‌گوی دو متفکر عبارت است از هم‌آوردی دو نظام فکری بر سر مسئله‌ای مشترک.

یکی از مشهورترین گفت‌و‌گوهای نظری در دورۀ معاصر جلسه‌ای ا‌ست که سال ۱۹۷۱ میلادی در کالج فنی آیندهوون هلند برگزار شد و در آن، میشل فوکو و نوآم چامسکی دربارۀ «ماهیت انسان» به گفت‌‌و‌گو نشستند. در این جلسه، مسئله‌ای واحد روی میز بود اما تفاوت‌های بنیادین میان نظام‌های‌ فکری‌‌شان باعث شده بود که گفت‌و‌گویی آرام ولی سرشار از اختلاف‌نظر میان آن دو دربگیرد.
چامسکی زبان‌شناسی است که معتقد است در پسِ زبان‌های گوناگون، طرح‌وارۀ مشترکی وجود دارد که فرد با خلاقیت خود از آن استفاده می‌کند و زبان را برمی‌سازد. به نظر او، حوزه‌های دیگری غیر از زبان نیز از طرح‌واره‌های مشابهی بهره‌مندند که مجموع همۀ این طرح‌واره‌ها «ماهیت انسان» را تشکیل می‌دهد. در این میان، «خلاقیت» یکی از کلیدواژه‌های اندیشۀ چامسکی است. از نظر او، فرد با کمک خلاقیت خود این طرح‌واره‌ها را به‌کار می‌گیرد و با جهان تعامل برقرار می‌کند و به پیش می‌رود.

فلسفه تحلیلى (Analitic philosophy) به طور معمول در مقابل فلسفه هاى نظرپردازانه و هستى شناسانه (Speculative philosophy) قرار مى گیرد. فلسفه هاى نظرپردازانه که حکمت متعالیه هم در مجموعه آنها قرار دارد در صدد یافتن نوعى نظریه جامع درباره واقعیّت هستند که بتواند ذات اشیاء و اشخاص را براى ما مفهوم سازد درحالى که فلسفه تحلیلى برحسب نقل ویتگنشتاین قصد توضیح خود فکر و اندیشه را دارد. فیلسوف تحلیلى وقتى با جمله اى مواجه مى شود مسأله اصلى او یافتن صدق یا کذب آن نیست بلکه فهم معنا و یافتن ملزومات و لوازم معنایى آن است و این که چگونه مى توان درباره آن تحقیق کرد و یا آن را باطل کرد. تردیدى نیست که تحلیل به معناى یاد شده نه فقط امکان جمع با نظرپردازى را دارد بلکه در طول تاریخ همواره در آثار حکیمان نظرپردازى همچون ارسطو ابن سینا و ملاّصدرا وجود داشته است. پس باید گفت وجه تمایز یک فیلسوف تحلیلى از فیلسوف نظرپرداز در ..

(رصدفکر: بعد از رحلت علامه طباطبایی تفکرات دست اول فلسفه اسلامی به آیت الله جوادی آملی حفظه الله تعلق داره. یکی از تفکرات علامه طباطبایی که توسط شهید مطهری هم دنبال میشد مبحث خلقت شناسی در مبحث تولید علم هست. ای کاش آیت الله جوادی بیشتر در فروع  و تاثیرات این بحث صحبت میکردند. چیزی که میشه گفت این است که این بحث یک بحث بسیار جذاب و پویا هست که میتونه ابعاد جدیدی رو در نوع کاوشهای متفکرین اسلامی در علوم اسلامی بازه کنه.)

"جهان، مخلوق خداست و تمام علوم به خلقت شناسی بر می گردد؛ یعنی موضوعاتِ مسایل، محمولاتِ آنها و ترتب محمول ها بر موضوع ها، همگی صنع خداست و هر رشته ای از علوم تجربی و ریاضی و تجریدی، پژوهش کار خدا را به عهده دارد. بنابراین، فرض ندارد که علم از آن جهت که علم است، سکولار باشد، هر چند ممکن است عالم از جهت دین باوری یا خلاف آن سکولار باشد.."

7. نظریّه رضایت عمومى

 پاره‏اى اشکالات نظریّه قرارداد اجتماعى، فیلسوفان را بر آن داشت تا شکل دقیق‏ترى از آن مطرح کنند و آن نظریّه رضایت عمومى (consent theory) است. کسى که به شکل صریح و روشنى از این نظریّه دفاع کرده است جان لاک (John Lock) فیلسوف تجربه‏گراى انگلیسى است. گرچه لاک در پاره‏اى از کلمات خویش سخن از قرارداد اجتماعى هم به میان مى‏آورد، منشأ مشروعیّت را حتّى در قراردادهاى اجتماعى رضایت مطوىّ در آن مى‏داند. مدّعاى این نظریّه این است که مشروعیّت حکومت‏ها و الزام شهروندان به اطاعت از آن‏ها، مبتنى بر رضایت آن‏ها نسبت به حکومت و قوانین و قراردادهایش است.

 این نظریّه از پاره‏اى مشکلات نظریّه قرارداد اجتماعى برى است؛ مثلاً مدّعى نیست که قرارداد و پیمانى صریح بین شهروندان بسته شده است تا اشکال شود که چنین پیمانى به لحاظ تاریخى خلاف واقع است. آن چه مدّعاى این نظریّه را تشکیل مى‏دهد رضایت شهروندان است و به راستى این نظریّه از این لحاظ، بسیار موجّه‏تر از نظریّه قبل است.

معرفت شناسی های مختلف، تعاریف متفاوتی از علم را به دنبال می آورد و هر تعریف از علم، پیامدها و لوازم فرهنگی، تاریخی، اجتماعی خاص را به همراه دارد و به همین دلیل فرهنگ و تمدن اسلام، با معنایی خاص از علم سازگاری دارد که از آن به عنوان علم دینی و اسلامی می توان یاد کرد.

دریافت
حجم: 341 کیلوبایت
توضیحات: علم دینی از منظر حکمت اسلامی- حجة الاسلام حمید پارسانیا

بحث بنده در سه بخش ارائه می شود
بخش اوّل به یکی از مسائل فلسفی جهان مدرن و تأثیرات آن بر حوزۀ علوم اجتماعی پرداخته می‌پردازد و آن مسأله سوژه و ابژه، معنا و تأثیرات آن بر رویکردهای علوم اجتماعی است.
بخش دوّم به مسأله سوژه و ابژه و به دنبال آن جوهر و عرض در جهان اسلام اشاره می‌کند.
بخش سوّم از چگونگی انتقال رویکردهای علوم اجتماعی مدرن و نحوۀ مواجهۀ آن با میراث فکری جهان اسلام یاد می-کند.

(منبع: بنیاد علمی و فرهنگی حیات )

گر بخواهیم دیدگاه منطقی از علم دینی داشته باشیم، باید ملاک خود را از چیستی علم و چیستی دین معلوم کنیم. قبلاً گفته شد که مراد از علم، علم تجربی است؛ یعنی گزاره های آن زاییده ی استقراء و تجربه است و این گزاره ها تکرارپذیرند و قدرت پیش بینی دارند، اما این چند مؤلفه، برای تبیین علم دینی کافی نبود. لذا قبل از ورود به بحث، به چند سؤال پاسخ دادیم:

(رصدفکر: اگر چه دکتر فنایی اشکوری علی رغم تالیفات و تحقیقات بسیار خوبی که در زمینه فلسفه دارن هنوز شناخته شده نیستند اما شاید بسیاری از شما متوجه شده باشید که الان دکتر فنایی اشکوری هم یکی از کسانی است بطور جدی در علوم انسانی حرف برای گفتن دارن، صحبت هایی که حتما باید شنید. لذا ما لازم دیدیم که یک مطلب دیگه هم از ایشون بذاریم تابیشتر با تفکرات ایشون آشنا بشید)

به نظر بنده در مورد اسلامی‌سازی محتوای علوم طبیعی، نمی‌تواند بحث جدی وجود داشته باشد؛ به این دلیل که علوم طبیعی، روش خاص خودشان را دارند و اسلامی و غیراسلامی درباره روش علوم طبیعی معنا ندارد. اگر یک نظریه‌ در علوم طبیعی به شواهد تجربی مستند باشد، به عنوان یک نظریه علمی پذیرفته می‌شود و لازم نیست مستند به دلیل و منبع شرعی باشد. یک فرضیه، نظریه، قانون، و گزاره علمی مادام که مخالف صریح تعلیمی از تعالیم دین نباشد ارزش علمی دارد و اسلامی سازی آن معنا ندارد. البته به ندرت ممکن است تعارضی بین یافته های علمی و تعالیم اسلامی پیش آید. در موردی که تعارضی پیش آید البته باید به رفع تعارض پرداخت یا از طریق بازنگری در اعتبار آن یافته علمی و یا از راه بازنگری در فهم ما از متن دینی.
بنابراین در محتوای علوم طبیعی نمی‌توان اسلامی‌سازی کرد. متدولوژی علوم طبیعی، یک متدولوژی تجربی است، اما درباره مبانی علوم طبیعی و به تعبیری درباره جهان‌بینی حاکم بر علوم طبیعی، می‌توان بحث اسلامی‌سازی را طرح کرد.

جهان‌بینی حاکم بر علوم طبیعی می‌تواند مختلف باشد:..

علوم انسانیِ غربی بر مبنای پوزیتیویسم و انکارِ هر حقیقتِ غیبی و وَحی الهی تدوین شده است، در حالی‌که نظام اسلامی نظر به ره‌یافت‌های وَحی الهی دارد و تنها باید در ذیل آن به عقل و تجربه نظر ‌کند. اگر در علوم انسانی با این منظر وارد میدان شدیم ، نظریه‌های بومی و مطابق با آرمان‌های انقلاب اسلامی تولید می‌شود و انسانی به صحنه می‌آید که اهداف انقلاب اسلامی را عیناً اهداف خود می‌داند. در حالی‌که در علوم انسانی که مبتنی بر فلسفه‌ی مادی است نسلی تربیت می‌شود که آرمان‌های خود را در زندگی غربی جستجو می‌کند.

شاخصه‌ی تفکر حضرت روح‌الله»رضوان‌الله‌علیه« را در کتاب‌های ایشان می‌توان ملاحظه کرد..

موضوعات: نگاهی که غرب به دیدگاه ها و فرهنگ ما تحمیل میکند/ مبنای علوم انسانی؛ غربی یا اسلامی/ ملاک تشخیص اسلامی بودن علم/ راز هلاکت هر تمدن و..

(رصدفکر: استاد میرباقری یکی از کسانی ست که در باب تولید علم اسلامی و هم چنین تمدن غرب تفکرات خاصی دارن. در اینجا ما مصاحبه ای از ایشون رو آوردیم که هم در مورد تفکرات خاص خودشون و هم در مورد فرهنگستان علوم اسلامی صحبت هایی میکنند. دوستانی که مباحث تولید علم رو دنبال میکنند خوبه که با دغدغه ها و تفکرات ایشون هم آشنا بشن؛ مخصوصا اینکه ایشون در بحث مبانی فقه حکومتی هم مباحث خیلی خوبی رو شروع کردن کما اینکه مقاله های فوق العاده ای رو از ایشون ما توی وبلاگ گذاشتیم.

نکته ای که باید تاکید کنم اینه که در مواجهه علوم اسلامی با مسئله تولید علم و تمدن سازی، بعضی متوجه کاستی هایی شده اند. حال هر کسی به نوعی سعی کرده که این کاستی ها رو جبران کنه یا منشاش رو پیدا کنه یا یه جوری حل کنه. این مسئله به نوعی در آثار علامه و شهید مطهری که با غرب و مسئله جامعه سازی اسلامی مواجه بودند هم کاملا مشهود هست و همین طور بعد از اونها کما بیش مواجهه ی با این مشکل رو در تفکرات و آثار بعضی از متفکرین میبینیم. از جمله این افراد دکتر فیاض و استاد میرباقری هستند که هر کدام به نوعی با اون مواجه شدن..

توصیه ما به دوستان این هست که نقطه قوت ها و اشکالاتی که در زمینه تفکرات  هر کسی که ما تو وبلاگ میذاریم به ذهنشون میرسه رو در نظرات بنویسند تا دیگران هم استفاده کنن یا نقد کنن. )

موضوعات: روند فعالیت و عوامل اصل حاکم بر دفتر فرهنگستان علوم اسلامی/ امکان نقد مدرنیته بر اساس تمامی مبانی/  تعریف فلسفه شدن اسلامی/ امکان ارایه دو نحوه تعریف از موضوعات/ امکان ارایه سه گونه تحلیل از انسان و جهان/ تعریف فلسفه شدن به آثار/ کارکردهای فلسفه شدن اسلامی/ فلسفه شدن پایگاه تولیدی روش»استنباط معارف دینی، روش علوم و مدل برنامه«/ مقایسه روند توسعه معرفت دینی برآمده از فلسفه شدن اسلامی با معرفت برآمده از سایر مکاتب معرفتی/ فلسفه شدن اسلامی پایگاه شکل گیری تفقه جامع متکامل/ فلسفه شدن اسلامی معقولیتی متعبد و هماهنگ با معارف وحیانی/ فلسفه شدن اسلامی ابزار تولید و توسعه فرهنگ انقلاب اسلامی/ موانع و چالشهای تحقق عینی فلسفه شدن       

متن مصاحبه + صوت در ادامه مطلب                            

این مقاله، با مطالعة دقیق، طبقه‌بندی و تحلیل آثار استاد مطهری، تلاش کرده است تأثیر تفکّر توحیدی در عرصه‌های مختلف معرفت را از نظر این متفکّر مسلمان نشان دهد؛ به ویژه نظر ایشان را که الهام گرفته از آیة شریفة «انا لله و انا الیه راجعون» می‌باشد، بسط داده و به دو شاخص «از اویی» و «به سوی اویی» اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که با این دو شاخص، می‌توان مبانی مستحکمی برای گزاره‌های ارزشی تدارک دید. این مقاله، تجلّی اوامر الهی را در دو عرصة نقل و عقل دانسته و برای گزاره‌های ارزشی عقلی، دو قسم گزاره‌های ناظر به الزام اخلاقی و گزاره‌های ناظر به الزام غیر اخلاقی قائل شده است. شاخص مهم دیگر که به منزلة روح اعمال انسان است، انگیزه و قصد الهی است. به این ترتیب و با ترکیب حالات مختلف شاخص‌های مذکور، شانزده حالت گوناگون پدید می‌آید؛ اما در مقاله استدلال شده است که در تفکّر توحیدی، تنها هفت حالت آن می‌تواند یک فعل بایسته باشد.

دریافت فایل متنی در ادامه مطلب

نویسنده: فراهانی

خصوصیت علم مدرن استقلال آن از حوزه دین و معرفت است و این استقلال هرگز مانع از آن نبوده است که دین و معنویت به عنوان یکی از موضوعات و حوزه‏های مطالعاتی آن در نظر گرفته شود. مطالعاتی را که مردم‏شناسان، جامعه‏شناسان و یا روانشناسان نسبت به دین و امور قدسی انجام داده‏اند بخشی از فعالیت‏های علم مدرن نسبت به امور قدسی است. پرداختن علم به موضوعات معنوی و دینی، به معنای معنوی – قدسی و یا دینی بودن علم نیست، بنابراین مراد از علم قدسی و دینی، علم به امور معنوی و مقدس نمی‏باشد. بلکه مراد علمی است که بر حسب ذات و یا ساختار نظری و معرفتی خود از هویت قدسی معنوی و یا دینی برخوردار باشد.