رصد فکر

افکار و تازه های فکر در حوزه علوم انسانی اسلامی

رصد فکر

افکار و تازه های فکر در حوزه علوم انسانی اسلامی

رصد فکر

این وب سایت برای اهداف زیر تاسیس شده:
1. جمع آوری گزیده افکار و نظرات کسانی که در زمینه علوم انسانی اسلامی و تولید علم حرفی برای گفتن دارن. 2. بررسی افکار و نظرات اشخاص و جریاناتی که در روند کشور تاثیر دارند. 3. تحلیل ها و نقدهایی که در حیطه این افکار و آثار وجود داره. 4. آوردن یک سری نکات که در حیطه شناخت منطق فکری متفکران و علوم اسلامی کمک میکنن.

آخرین مطالب (به ترتیب)
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب (به ترتیب)
آخرین نظرات
  • ۲۸ تیر ۰۰، ۰۷:۴۸ - ابی
    عالی
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۸، ۱۵:۰۹ - علی رحمانی پور
    سپاس
  • ۲۳ فروردين ۹۸، ۰۴:۲۴ - سجاد
    منابع؟
  • ۱۰ مهر ۹۷، ۱۶:۵۸ - خانم معلم
    لایک
  • ۳۰ دی ۹۵، ۱۶:۵۰ - ..جهان ..
    افسوس
  • ۲۱ دی ۹۵، ۱۱:۵۱ - ..جهان ..
    احسنت
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل

آخرین مطالب / استفاده از مطالب این وب سایت با ذکر منبع بلا مانع است

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خسروپناه» ثبت شده است

نتیجه تصویری برای خسروپناه
(رصدفکر: احتمالا بسیار از کسانی که در حوزه تولید علم فعال هستند با حجة الاسلام خسروپناه آشنا هستند. نظریه ای که ایشون برای مسئله تولیدعلم روی اون تاکیددارن " نظریه حکمی اجتهادی" هست یعنی هم باید از تراث عظیم حکمی و هم اجتهادی در کنار هم استفاده کنیم تا بتونیم در زمینه تولید علم موفق عمل کنیم. بدون شک این نظریه الان از بهترین حرفهایی هست که ارائه شده. اما بایددقت داشت که این قدم اول هست قدم دوم بیان چگونگی این کار هست. ما در اینجا یکی از مصاحبه های ایشون رو آوردیم تا ببینیم که ایشون خودشون چطور این مسئله رو تطبیق دادن. البته امکان داره که شما اصل نظریه ایشون رو قبول داشته باشید و در تطبیقات با ایشون اختلاف داشته باشید.. و البته امکان داره که در اینجا یه سری سوالهای بنیادی از ایشون درباره این نظریه در ذهن شما پیش بیاد..)
«عقل حکمی، خیال حکمی می سازد و با کاربست عقل حکمی سینمای حکمی به وجود می آید، اگر عقل، ابزاری باشد خیال جعل اعتبارات برای تقویت غضب و شهوت می شود و در عقل حکمی توجه به شهوت و غضب در راستای تقویت فطرت است.
در سینمای دینی باید به این سوال پاسخ داد که آیا می توان از سبک های درام استفاده کرد و داستان دلگیر یا فیلم ترسناکی که مخاطب را به وحشت بیاندازد ساخت؟!»
رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در نشست «تطبیق الگوی نظریه حکمی و اجتهادی بر هنر، رسانه و سینمای انقلاب» به تبیین تطبیقی نظریه خود در حوزه هنر، رسانه و سینما پرداخت. 

(رصدفکر: دوستانی که علاقه مندند با مشکلات علوم انسانی در کشور ما و راهکارهایی در این باره با نگاهی تخصصی تر و وسیع تر آشنا بشن حتما این مصاحبه رو بخونید این مصاحبه جزء معدود مصاحبه هایی هست که صحبت های فوق العاده ای در این رابطه شده است.)

..به عنوان مثال: در حوزه قطب‌های علمی، یک آسیب جدی در علوم انسانی وجود دارد. می‌دانید قطب علمی یک گروه علمی را می‌گویند که دارای هفت استاد تمام و دانشیار باشند که در آن رشته و گرایش خاص حرف اول را بزنند؛ ما شاید الان در کشور بیش از 15 الی 20 قطب علمی در علوم انسانی نداشته باشیم اما امریکا 4000 قطب علمی دارد که 2500 تا از آنها در زمینه علوم انسانی است...

..می‎گوییم: آقای گیدنز، آقای پارسونز ما در قرآن مفهومی داریم به نام تقوا؛ به نظر شما چگونه این را در جامعه عینی و کاربردی کنیم؟ او می‌آید یک سری تحقیقات تجربی در جامعه انجام می‌دهد؛ یک سری معیار و شاخص می‌دهد که آنها را انجام می‏دهیم و جواب هم می‏گیریم. آیا دینی کردن علوم انسانی به این معناست؟ این یک سطحی از دینی کردن علوم انسانی است که حرف نادرستی هم نیست. مرحوم شهید صدر تقریباً به این معنا اقتصاد دینی را می‎پذیرفت و می‎گفت.

(موضوعات: علوم اجتماعی و رفتاری/وارد بودن اشکالات مدیریتی، ساختاری، روشی و علمی به علوم انسانی موجود/ اشکالات محتوایی، مهم ترین و جدی ترین نقص علوم انسانی موجود/ وجود چهار پارادیم تبیینی، تفسیری، انتقادی و پسامدرن در علوم انسانی/ عدم ورود پارادایم های تبیینی، تفسیری و انتقادی در بحث دینی سازی علوم انسانی/ تقریرهای مختلف از دینی شدن علوم)

(رصدفکر: در اینجا صحبت های حجت الاسلام خسروپناه که به بعضی اشکالات دکتر فیاض -و البته بخاطر مشترک بودن بعضی اشکالات، به دکتر عباسی- پاسخ دادند رو آوردم.

میشه گفت مقاله " فلسفه سیاسی امام خمینی ره" نیز بخشی دیگر از پاسخ آقای خسروپناه به دکتر فیاض بود که قبلا توی وبلاگ گذاشتم میتونید ببینید.

در این وب سایت نیز نقدی بر بعضی دیگر از صحبت های دکتر ابراهیم فیاض بصورت موجز نوشته شد که در اینجا میتونید مشاهده کنید.)

صحبت‎هایی که از سوی ابراهیم فیاض زده شد، انتقادات بسیاری را به دنبال خود داشت. اینکه از طرف وی عنوان شد دو جریان فراماسونری و بهائیت از حکمت متعالیه زاده شده است و اتفاقاً حاکمیت فلسفه‎ی صدرایی در حوزه‎های علمیه‎ی کشور باعث عقیم شدن آن‎ها گردیده است و…، ما را واداشت تا پس از انعکاس سخنان ابراهیم فیاض به سراغ یکی از محققین فلسفه‌ی صدرایی رفته و نظرات او را درباره‌ی بنیاد و اساس فلسفه‌ی صدرایی و بحث‎های پیش‎آمده، جویا شویم.

(رصدفکر: در بخش اول این نوشته صحبت های آقای خسروپناه و انتقادهای دکتر فنایی اشکوری و حجة الاسلام دیرباز به این کتاب رو آوردیم در اینجا پاسخ های آقای خسروپناه رو مشاهده میکنید)

..حجت‌الاسلام خسروپناه خود را مأیوس از حکمت گذشته ندانست و با تصریح بر این‌که اندیشه فلسفه فلسفه اسلامی نوعی تکمیل و ترمیم کار گذشتگان است به بیان دلایل تغییر تعریف فلسفه در این اثر اشاره کرد و گفت: به نظرم تعریف گذشته نقص دارد نه برای این‌که چون از یونان آمده بخواهیم نقد کنیم، بلکه اشکالاتی داشت؛ یکی از آن اشکالات این بود ‌که تعریف، مبتنی بر پیش‌فرض‌هایی بود که اکنون تغییر کرده است..

(رصدفکر: این نوشته مناظره حجة الاسلام خسروپناه با منتقدینش درباره دیدگاه ایشان در کتاب "فلسفه ی فلسفه اسلامی" است. در اینجا آقای خسروپناه در کنار اشاره به کمبودهایی که فلسفه اسلامی دارن یه سری مباحث جدیدی رو مطرح میکنند که به گفته خودشون باید به فلسفه اضافه بشه البته این نکات تنها چند نکته نیستند بلکه به تاسیس چند علم جدید منجر میشن و هم چنین به نقدهایی که به کتابشون و نظریه هاشون میشه هم پاسخ میدن که بسیار خوندنیه/ توصیه ما به دوستان اینه که حتما این مطلب رو بخونید که واقعا قابل استفاده ست

در این بخش تنها صحبتهای آقای خسروپناه و انتقادهایی که به ایشون شده رو میاریم و در بخش دوم پاسخ های ایشون به انتقادها رو..)

..خسروپناه: ..با این نگاه به نوآوری سومی رسیدیم و آن تعریف جدید از حکمت اسلامی است؛ البته یک نگاهی به حکمت در قرآن و سنت داشتم و نیز نگاهی به عقل که به این نتیجه رسیدم بهتر است فلسفه را به دانشی که از احکام و عوارض وجود انضمامی انسان بحث می‌کند، تعریف کنم که البته برای آن هم ملاک‌هایی همچون ملاک تعریف، ملاک بداهت، ذاتیات فلسفه، ملاک تمایز علوم و موضوع علم را مطرح کرده‌ام...

موضوعات: تشریح مباحث مطرح شده در این کتاب/ نقد حجت‌الاسلام دیرباز بر کتاب فلسفه فلسفه اسلامی/ نقد دکتر فنایی بر کتاب فلسفه فلسفه اسلامی

برخی از سوالهایی که در این مصاحبه پرسیده شد:

وسعت حوزه مطالعاتی شما چگونه است؟ آیا اندیشه‌های روشنفکرانی از قبیل آقایان شریعتی، سروش، شبستری و البته در جهان اسلام امثال ابوزید و ارکون را مطالعه و رصد می‌کنید؟

برخی از حوزویان وقتی وارد مطالعه نگاه روشنفکران یا اندیشه‌های غرب می‌شوند، گارد دفاعی به خود می‌گیرند و در راستای فهم و استفاده نیستند، بلکه می‌خواهند آن اندیشه‌ها را رد کنند. مواجهه حضرت‌عالی با این اندیشه‌ها چگونه بود؟

با نگاهی به تاریخ معاصر می‌توان به این نتیجه رسید که روشنفکران در دوره معاصر در زمینه موضوع‌سازی و باز کردن حوزه‌های مطالعاتی برای حوزه علمیه بسیار مؤثر بوده‌اند و حوزه، مشی تهاجمی کمتری داشته و در مواجهه با موضوعات تولید شده مجبور به واکنش می‌شده است. نظر شما در این باره چیست؟

فرمودید در دوره سوم زندگی فکری به عقلانیت اسلامی رسیده‌اید. این عقلانیت چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

به نظر می‌رسد آثار منتشر شده حضرت‌عالی در سه حوزه است: جریان‌شناسی فکری، کلام جدید و فلسفه. در این زمینه هم لطفا توضیحی بفرمایید...

-

آیا سیاست حضرت امام(ره) برگرفته از فلسفه یا فقط متأثر از فقه ایشان بوده است؟ سؤال دیگری که مطرح می‌شود این است که آیا می‌توان گفت که نظریه سیاسی امام(ره) مبتنی بر ولایت فقیه تنها برگرفته از فقه است و هیچ ارتباطی با دین‌شناسی امام(ره) ندارد؟!

...بله! شکی نیست که امام(ره) نظریه ولایت فقیه را از فقه گرفته است، نظریه سیاسی حضرت امام(ره) که یکی نظریه ولایت فقیه هست یک نظریه فقهی است، اما نظریه فقهی ایشان با نظریه ولایت سیاسی در عرفان همخوانی دارد، یعنی امام(ره) کاملا اسفار چهارگانه عرفانی یعنی سیر من الخلق إلی الحق، و سیر من‌ الحق إلی الحق، سیر من الحق إلی الخلق که بالحق هست و سیر من‌الخلق إلی الخلق بالحق را طی کرده و از قضا تمام عرفا معتقدند که اگر عارفی سیر من الخلق إلی الحق و سیر من‌ الحق إلی الحق را طی کرد در سیر من الحق إلی الخلق حتما از ولایت سیاسی برخوردار است. بدون شک ولایت سیاسی عرفانی‌ حضرت امام(ره) با ولایت سیاسی فقهی‌ ایشان هماهنگ بوده است و جالب این است که نوع رویکرد و عملکردی که امام داشته از اندیشه‌های عرفانی در اندیشه سیاسی استفاده کرده است. اینکه امام(ره) در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در جلسه‌ای که آقای بازرگان و دیگران حضور داشتند در مورد پیروزی انقلاب اسلامی صریحا می‌فرمایند: «من هیچ نقشی نداشتم، شما هم هیچ نقشی نداشتید. فقط خدا نقش داشت.» این نگاهی کاملا عرفانی است و یا وقتی خرمشهر آزاد شد، می‌فرمایند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» این نگاه کاملا عرفانی است که ایشان نسبت به مسائل سیاسی و نظامی داشتند. 
 

موضوعات: هدف عرفان به حق تعالی است/روش شناسی فلسفه امام خمینی/ کاربرد فلسفه در علوم اسلامی/ تدریس حکمت متعالیه با رویکرد عرفانی/ نامه به گورباچف/ فلسفه یونانی یا اسلامی/ 

متن کامل مقاله در ادامه مطلب