رصد فکر

افکار و تازه های فکر در حوزه علوم انسانی اسلامی

رصد فکر

افکار و تازه های فکر در حوزه علوم انسانی اسلامی

رصد فکر

این وب سایت برای اهداف زیر تاسیس شده:
1. جمع آوری گزیده افکار و نظرات کسانی که در زمینه علوم انسانی اسلامی و تولید علم حرفی برای گفتن دارن. 2. بررسی افکار و نظرات اشخاص و جریاناتی که در روند کشور تاثیر دارند. 3. تحلیل ها و نقدهایی که در حیطه این افکار و آثار وجود داره. 4. آوردن یک سری نکات که در حیطه شناخت منطق فکری متفکران و علوم اسلامی کمک میکنن.

آخرین مطالب (به ترتیب)
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب (به ترتیب)
آخرین نظرات
  • ۲۸ تیر ۰۰، ۰۷:۴۸ - ابی
    عالی
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۸، ۱۵:۰۹ - علی رحمانی پور
    سپاس
  • ۲۳ فروردين ۹۸، ۰۴:۲۴ - سجاد
    منابع؟
  • ۱۰ مهر ۹۷، ۱۶:۵۸ - خانم معلم
    لایک
  • ۳۰ دی ۹۵، ۱۶:۵۰ - ..جهان ..
    افسوس
  • ۲۱ دی ۹۵، ۱۱:۵۱ - ..جهان ..
    احسنت
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل

آخرین مطالب / استفاده از مطالب این وب سایت با ذکر منبع بلا مانع است

۱۸ مطلب با موضوع «اسلام شناسی» ثبت شده است

مسئله فطرت در تبیین رابطه فلسفه و اسلام می­تواند راه مستقلی باشد؛ زیرا مسئله فطرت، ام المسائل معارف اسلامی است(مطهری، 1382، ج2، ص63). اگرچه علامه این مطلب را به صورت مستقل بیان نکرده است؛ اما می­توان آن را از آثارش استنباط نمود. ما در اینجا با توجه به آثار علامه طباطبایی به تبیین این مطلب می­پردازیم؛

آیه الله سبحانی می گوید: روزی در محضر حضرت آیه الله العظمی بروجردی (ره) نشسته بودیم که یکی از پزشکان ترکیه، به دیدار آیه الله بروجردی آمد و سؤال کرد که چرا اسلام نوشیدن شراب را حرام کرده است؟ آن مرجع بزرگ فرمود: حقیقت انسان را عقل، قدرت اندیشه و تفکر تشکیل می دهد و اگر عقل انسان نبود، وی با دیگر موجودات زنده تفاوتی نداشت و یکی از اموری که در تضاد شدید با قوه عقل انسان است، نوشیدن شراب است؛ همان طور که پزشکان نیز این مطلب را تأیید کرده اند. بنابراین، چون شراب عقل را از بین می برد و حقیقت انسان به عقل اوست، اسلام آن را ممنوع کرده است.

آن پزشک به دنبال این پاسخ، گفت: درست است که نوشیدن زیاد شراب، باعث از بین رفتن قوه تعقل انسان می شود و حقیقت انسان زیر سؤال می رود، ولی اگر کسی به مقدار کمی از این نوع مایعات بنوشد، نمی توان گفت چنین تأثیری دارد؛ پس چرا اسلام آن مقدار اندک را نیز ممنوع کرده و نوشیدن آن را غیرمجاز می داند..

منبع: ملاحظات و محاکمات

پس از حاکم شدن جریان اخباری گری بر اندیشه تشیع، بساط بسیاری از علوم از مکتب و مدرسه ی علوم اسلامی برچیده شد و تا مدتها بدون هیچ سازمان و متدلوژی مشخصی منابع اسلامی مورد پژوهش قرار می گرفت که فاقد ثمره ی علمی و تربیتی قابل توجهی برای حوزه های علمیه بود. تا این که با حاکم شدن تقریر جدیدی از علم کلام -مبتنی بر آراء فلسفی حکمت مشاء- توسط متکلمین و حکمایی همانند خواجه نصیر الدین طوسی، اندیشه ی اخباری منزوی شد. با اثر بخشی علم کلام در مواجه با اصول فقه و به تبع آن فقه شیعه، مجددا جهش معرفتی جدیدی در حوزه های علمیه رخ داد که آن رویش علمی-فقهی با عنوان «مدرسه فقهی نجف» خوانده می شود. حدوسط اصلی در تمایز مکتب نجف نسبت به اسلاف اخباری خود، ارائه ی نگاه سازمانی به منابع دین و استنباط احکام از کتاب و سنت فارغ از شأن نزول و صدور آن هاست که نتیجتا انعطاف و کارکرد گسترده تری در شریعت شیعی ایجاد می کرد.

خوردن مشروبات الکلى در میان سایر کارهاى مزاحم عقل و تدبیر تنها عملى است که سر و کارش مستقیماً با عقل و شعور مى‏باشد و تنها به منظور کشتن تعقل و تقویت عواطف بى‏سرپرست انجام داده مى‏شود. و به همین جهت آثار شوم و نتیجه‏هاى زشت و ناهنجارى که پیوسته از جهت بهداشت و اخلاق و روان و دین در افراد و در جامعه‏هاى بشرى بسط و توسعه مى‏دهد، به هیچ وجه قابل انکار نبوده و پوشیده نیست. فعلًا سالى که از تاریخ انسانیت نمى‏گذرد که هزارها و هزارها بیمار الکلى به بیمارى‏هاى گوناگون مرى و معده و ریه و کبد و اعصاب و غیر ذلک، گرفتار نشده و در بیمارستان‏ها بسترى نشوند.

سالى نمى‏گذرد که جمعیت انبوهى مجانین الکلى به تیمارستان‏ها منتقل نشوند.

سالى نمى‏گذرد که میلیون‏ها اشخاص کنترل اخلاقى خود را از دست ندهند و یا به انحرافات روانى و گرفتارى‏هاى فکرى مبتلا نشوند.

سالى نمى‏گذرد که این سم مهلک به صدها میلیون قتل و خودکشى و جنایت و دزدى و خیانت و عرض فروشى و رسوایى و پرده‏درى و افشاى اسرار و بدگویى و بدزبانى و ایذا و اذیّت هدایت (!) نکند (و یا وقت‏هاى زیادى، افراد شریف انسان را در حالى که مانند حیوان وحشى پاى‏بند هیچ قانون و مقرراتى نیستند، اسیر و زندانى نکند).

تعقل پاکى که روزانه به واسطه استعمال صدها میلیون لیتر مشروبات الکلى از دست جامعه انسانى مى‏رود، ضایعه اسفناک و جبران‏ناپذیرى است..

منبع: شبکه اجتهاد

شهید مطهری در مورد مناسبات خانوادگی می‌گوید اسلام حقوق مشابهی را برای زن و مرد تعیین نکرده، اما حقوق این دو سرجمع با یکدیگر برابر است. درصورتی‌که علامه طباطبایی در تفسیر آیه ۲۲۸ سوره بقره به‌گونه‌ای آیه را تفسیر می‌کنند که بحث از برابری ارزشی آن‌گونه که شهید مطهری بیان می‌کنند، مطرح نشود، بلکه هرچه هست تعادل و تناسب است.

شبکه اجتهاد: زنان و جایگاه خانوادگی و اجتماعی آن‌ها همیشه به عنوان چالشی جدی شناخته شده و می‌شود. مبانی دینی و روایی این مناسبات، به درک بهتر آن کمک خواهد کرد. ازاین‌رو مهرخانه گفت‌وگویی را با حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدرضا زیبایی‌نژاد، رییس مرکز تحقیقات زن و خانواده، در زمینه تفاوت دیدگاه‌های علامه طباطبایی و شهید مطهری در موضوع زنان و حقوق فردی و اجتماعی و جایگاه آن‌ها در خانه و اجتماع ترتیب داده است که در ادامه می‌خوانید.

به عنوان اولین سؤال لطفاً بفرمایید اصولاً تفاوت‌های اصلی که در نوع نگاه علامه طباطبایی و استاد مطهری به زن و خانواده وجود دارد، چیست و آثار این نوع نگاه کدام است؟

از رهگذر مطالعه داستان تحریم شراب در اسلام، درمی‌یابیم که قرآن تا چه حد در مسیر رهاسازی انسان مسلمان از اسارت شهوت و تقویت اراده و پایداری او موفق عمل کرده است. عرب‌ها در دوران جاهلیت آن‌چنان شیفته شراب‌ و خوگرفته به آن بودند که شراب، به حکم همین انس و الفت، یکی از نیازهای ضروری زندگی آن‌ها به‌شمار می‌رفت … اما تا قرآن فرمود: «از آن دوری کنید» [١] مسلمانان به سوی مشک‌های شراب رفته، با دشنه و چاقو آن‌ها را دریده، شراب‌ها را بر زمین ریختند. آن‌ها در خانه‌هایشان می‌گشتند تا مبادا جایی شرابی باشد که از بین نبرده باشند. امت قرآنی در یک لحظه به امتی تبدیل شد که به مبارزه با شراب برخاست و نوشیدن آن را فروتر از شأن خود می‌شمرد. این همه، فقط به این ‌دلیل روی داد که امت از بند شهوات آزاد شده و دیگر مالک اراده خود بود و می‌توانست در مواقع لزوم، در برابر انگیزه‌های حیوانی، پایداری نشان دهد و با جدیت و قاطعیت تمام در مقابل آن‌ها بایستد و خلاصه اینکه امت به آزادی حقیقی‌ای رسیده بود که به او اجازه می‌داد بر رفتار و کردار خویش تسلط داشته باشد. 

در برابر این تجربه موفق قرآن در عرصه مبارزه با شراب و شراب‌خواری، متمدن‌ترین و فرهیخته‌ترین ملت‌ غربی را می‌بینیم که چگونه در همین راه با شکست مواجه شد. ایالات متحده آمریکا در قرن بیستم، بسیار تلاش کرد تا ملت خود را از زیان‌‌های شراب نجات دهد. از‌این‌رو در سال ١٩٢٠ قانونی مبنی بر ممنوعیت شراب در این کشور به تصویب رسید و برای ایجاد زمینه پذیرش آن، از راه رادیو، تلویزیون، سینما، تئاتر، انتشار کتاب و روزنامه، تبلیغات گسترده‌ای به‌راه افتاد و زیان‌های شراب با استفاده از آمار و ارقام دقیق و بررسی‌های پزشکی به اطلاع مردم رسانده شد. هزینه‌های این اقدامات حدود شصت‌و‌پنج میلیون دلار و صفحاتی که برای بیان زیان‌های شراب و جلوگیری از آن نوشتند، نُه میلیارد صفحه، برآورد شده است. آمارها می‌گوید که در راه اجرای این قانون از زمان تصویب آن تا اکتبر ١٩٣٣م. (زمان رفع ممنوعیت قانونی)، دویست نفر کشته و پانصد‌هزار نفر زندانی شدند و مخالفان این قانون در این مدت مبلغی بالغ بر یک‌و‌نیم میلیون لیره جریمه پرداختند و معادل چهارصد میلیون لیره از اموال آنان مصادره شد. اما در نهایت حکومت آمریکا، به‌خاطر ناتوانی در اجرای این قانون، مجبور شد در اواخر سال ١٩٣٣م. این قانون را لغو کند. بدین‌صورت این اقدام با شکست مواجه شد. 
علت این شکست آن است که

من به تمام دعوت‌های اخلاقی‌ای که نه برای فداکاری برای خداست مشکوک هستم. آنها سپری است برای اینکه جهاد را از کار بیندازد.

(رصدفکر: علیرضا پناهیان یکی از خطیبهای خوش فکر و خوش استعدادی هستند که مدتهاست متاثر از مبانی فکری علامه طباطبایی ره مباحثی را با عنوان تنها راه مطرح میکنند که مباحث بسیار جذاب و مفیدی است. در اینجا گفتاری از ایشون رو آوردیم که تقریبا از همون نوع طرز فکر ناشی میشه که بحث بسیار جالبی هم هست.)
بعضی‌ها در محضر پروردگار عالم به خودارضایی معنوی می‌پردازند. اتفاقاً این علائمی هم دارد ها! خودارضایی معنوی علائمی دارد. یکی از علائمش این است که طبق آداب انجام نمی‌دهد. یکی از علائمش این است که طبق عادت انجام می‌دهد. یکی از علائمش این است که کار واجب‌تر برایش پیش بیاید عبادتش را قطع نمی‌کند. یکی ‌از علائمش این است که به برادران عابدش کمتر احترام می‌گذارد تا به عبادت خودش.
 
یک عابدی در بنی‌اسرائیل داشت نماز می‌خواند، بچه‌ها مقابل او مرغی را داشتند پَر می‌کَندند با شکنجه می‌کُشتند، زنده‌زنده، آن مرغ هم جیغ و داد می‌کرد، خب درد می‌کشید، آقا مرغ را می‌خواهی بخوری ذبحش کن. می‌خواست برود کمک کند نرفت. این روایت است که برای شما می‌گویم. بعد نمازش را ادامه داد حالا مرغی است دیگر. زمین دهن باز کرد او را در عذاب فرو برد. در روایت هست تا الآن که من با شما سخن می‌گویم امام می‌فرماید که او در قعر عذاب در حال فرو رفتن است.
 
وایستاده برای من نماز می‌خواند! جان یک جانداری است اگرچه حیوان، نابجا داشت شکنجه می‌شد، نمازت را ول نکردی بروی او را نجاتش بدهی؟! بازی در آوردی برای من!
 
حالا ببینید نمازخوان‌هایی که فریاد مظلوم، دل‌شان را تکان نمی‌دهد. شما دیگر به اوج عرفان که برسید قله‌هایی می‌بینید مثل حضرت آیت الله العظمی بهجت. آقازادۀشان می‌فرمودند که یک انفجار در بغداد که رخ می‌داد،...

(رصدفکر: بعد از رحلت علامه طباطبایی تفکرات دست اول فلسفه اسلامی به آیت الله جوادی آملی حفظه الله تعلق داره. یکی از تفکرات علامه طباطبایی که توسط شهید مطهری هم دنبال میشد مبحث خلقت شناسی در مبحث تولید علم هست. ای کاش آیت الله جوادی بیشتر در فروع  و تاثیرات این بحث صحبت میکردند. چیزی که میشه گفت این است که این بحث یک بحث بسیار جذاب و پویا هست که میتونه ابعاد جدیدی رو در نوع کاوشهای متفکرین اسلامی در علوم اسلامی بازه کنه.)

"جهان، مخلوق خداست و تمام علوم به خلقت شناسی بر می گردد؛ یعنی موضوعاتِ مسایل، محمولاتِ آنها و ترتب محمول ها بر موضوع ها، همگی صنع خداست و هر رشته ای از علوم تجربی و ریاضی و تجریدی، پژوهش کار خدا را به عهده دارد. بنابراین، فرض ندارد که علم از آن جهت که علم است، سکولار باشد، هر چند ممکن است عالم از جهت دین باوری یا خلاف آن سکولار باشد.."

نتیجه تصویری برای جوادی آملی

اسلام در خصوص تعامل مسلمانان با دیگران در سه حوزه دستورات و سفارشاتی دارد، نخست حوزه اسلام و مسلمین هستند که با آنها دارای اشتراکات متعدد دینی و فرهنگی هستیم، حوزه دوم حوزه موحدان عالم است که با آنها در اصل توحید و برخی دیگر از موارد دارای اشتراک هستیم و سوم حوزه انسانیت است که شامل همه افراد غیرمسلمان و غیر موحد است که با آنها در اصل انسانیت مشترکیم. 

شعار نه شرقی و نه غربی که شعار عمومی در نظام جمهوری اسلامی است شعاری مربوط به استقلال کشور است اما شعار علمی خواص در بخش‌های علمی و تحقیقی باید شعار «چه شرقی و چه غربی» باشد یعنی دین می‌گوید حرف علمی و منطقی را باید از هر کجا شنیدید بپذیرید. در بحث استقلال نه شرقی و نه غربی کاملا درست است اما وقتی انسان اهل فهم و استدلال شد می‌گوید چه شرقی و چه غربی و به این منظور باید راه صدور و ورود مسایل علمی کاملا باز باشد. 

غرب یک باغ وحش منظم است و گرنه غربی‌ها با این همه پیشرفت علمی اگر مریخ را هم فتح کنند در آنجا جنگ جهانی به راه خواهند انداخت.

نتیجه تصویری برای علیرضا پناهیان

شما امروز هم وقتی نام شریف امام صادق(ع) را می‌شنوید، مثل شیعیان زمان حضرت باید بگویید: «چرا ایشان قیام نکرد؟» در حالی‌که ظاهراً زمینۀ قیام برای امام صادق(ع) بسیار مهیا بود و اگر ایشان قیام می‌کرد موفق می‌شد. کمااینکه بنی‌العباس با نام اهل‌بیت(ع) قیام کردند و به قدرت رسیدند. اما چرا خودِ امام صادق(ع) این کار را نکرد؟

مسألۀ اجتماعی امام صادق(ع) که همۀ شیعیان به آن تصریح می‌کردند این بود که «چرا ایشان قیام نمی‌کند؟» و البته بنا بوده قیام رخ دهد و قصه تمام شود، اما بداء حاصل شده و خدا تصمیمش را تغییر داده است

واقعاً امام صادق(ع) از سیاسیون اطرافشان چه انتظاری دارند؟ انتظار حضرت از اطرافیان‌شان برای برقراری حاکمیت خیلی بالا است. ما ندیده‌ایم که چنین انتظارات بالایی از زبان دیگر ائمۀ هدی(ع) بیان شود. حتی امیرالمؤمنین(ع) با کمتر از این‌قبیل آدم‌ها، کار کرده است. اما وقتی به استاندارهای مورد نظر امام صادق(ع) نگاه می‌کنید، می‌بینید که سطح افرادی که امام صادق(ع) می‌خواهد، از یارانِ خوب امیرالمؤمنین(ع) هم بالاتر است. برای همین است که حاکمیت امیرالمؤمنین(ع) پایان می‌یابد و به امام حسن(ع) نمی‌رسد. حتی در بین یاران امیرالمؤمنین(ع) که بعدها به شهادت رسیدند، برخی بودند که به امام حسن(ع) گفتند: «یا مذل المؤمنین!» آیا چنین کسی می‌تواند «شیعۀ تنوری» باشد؟!

اگر فقط«رجال حضرت» باشیم ظهور رخ نمی‌دهد؛ زمانه هم باید زمانۀ حضرت باشد/ باید زمانه را تغییر دهیم!

"امام صادق چرا قیام نکرد"

مشروح صحبتها در ادامه مطلب

(رصدفکر: واژه فطرت یکی از واژه هایی است که در عین کثرت استعمال در فرهنگ اسلامی بسیار پرابهام بوده است و تقریبا به ندرت افرادی توانسته اند و لو به صورت نسبی از عهده آن برآیند. در بین متفکرین معاصر به نظر میرسد بعد از علامه طباطبایی، تنها کسی که به این واژه به صورت هدفمندی بسیار حساس شده و توانسته بصورت کاملا آگاهانه ای از آن در حیطه های علمی ثمره های علمی بگیرد شهید مطهری است. این مسئله وقتی اهمیت خاص خود را پیدا میکند که شاید تنها عنصری که حل آن، مسئله علوم انسانی اسلامی ما را از بسیاری از ابهامات خارج کند حل همین مسئله فطرت است و به عبارت دیگر سرنوشت علوم انسانی اسلامی وابسته به مسئله فطرت است. فقط صدحیف که شهید مطهری در بین ما باقی نماند تا تحقیقات خود را در این زمینه به اتمام برساند.. تقریبا بعضی توجهات علامه طباطبایی و شهید مطهری به مسئله فطرت بی نظیر است.. )

البته این مسأله [فطرت] شاخه‏هاى زیادى در جاهاى مختلف پیدا مى‏کند؛ از جمله در بحث تعلیم و تربیت که بحث بسیار وسیعى است. اگر انسان داراى یک سلسله فطریّات باشد قطعاً تربیت او باید با در نظر گرفتن همان فطریّات صورت گیرد و اصل لغت «تربیت» هم اگر به کار برده مى‏شود- چه آگاهانه و چه غیر آگاهانه- بر همین اساس است، چون «تربیت» یعنى رشد دادن و پرورش دادن، و این مبنى بر قبول کردن یک سلسله استعدادها- و به تعبیر امروز یک سلسله ویژگیها- در انسان است.

..در این میان طریقه سومى هست که مخصوص به قرآن کریم است و در هیچ یک از کتب آسمانى که تا کنون به ما رسیده یافت نمیشود و نیز از هیچ یک از تعالیم انبیاء گذشته سلام اللَّه علیهم اجمعین نقل نشده و نیز در هیچ یک از مکاتب فلاسفه و حکماى الهى دیده نشده و آن عبارت از این است که انسانها را از نظر اوصاف و طرز تفکر..

موضوعات: تنها راه تهذیب اخلاق/ 3 طریقه و مسلک اخلاقی: مسلک اخلاقی یونانی، مسلک اخلاقی پیامبران، مسلک اخلاقی قرآن و اسلام/ فرق میان این مسالک اخلاقی/ فرق مسلک اخلاقی قرآن با مسلک انبیاء گذشته/ تاثیر قضا و قدر در اخلاق

شاخصه اصلی تمدن اسلامی توسعه و تکامل همه جانبه انسانی است، نه رشد یک بعدی و تک ساحتی. از این رو نه جامعه راهبان دیر نشین و صوفیان خانقاه نشین اما فقیر و مفلوک مطلوب است، نه جامعه مرفّه مترفینِ غرق در دنیا و غافل از خدا. جامعۀ مطلوب قرآنی جامعه ای است که در آن..

موضوعات: منظور از تمدن در قرآن چیست؟/ شاخصه اصلی یک جامعه متمدن اسلامی چیست؟/ جایگاه آموزۀ مهدویت در تمدن اسلامی چیست؟/ این مثبت اندیشی دربارۀ آینده چه مبنای عقلی و معرفتی دارد؟/ غایت نهایی در تمدن اسلامی چیست؟..

نویسنده: حسین نیا

شاید برای بسیاری تعجب آور باشد اما جریان سومی که در نظریه پردازی در زمینه نظام اجتماعی و تمدن سازی اسلامی بصورت جدی حرفی برای گفتن دارد جریان عرفان اسلامی است.

عرفان اسلامی یک نگاه عمیق تر به انسان و هستی است که در دامن اسلام و تعلیمات ائمه رشد کرده و با تلاش های طاقت فرسای عرفا به درخت تنومند و پرباری تبدیل شده است. عرفان اسلامی بدنبال جامعه ای توحیدی است جامعه ای که از بندهای نامرئی طاغوت های انسی و جنی پیراسته و خود را نه آنکه با فضیلت ها آراسته باشد بلکه تجلی فضیلت ها باشد. عرفان اسلامی بنیانها و پایه های جامعه را با فقه میسازد اما جامعه را در قوانین فقهی و حقوقی نگه نمیدارد بلکه ریشه های جامعه را در لایه های توحیدی دین اسلام رشد داده و با تعلیمات خود جامعه را به سمت فضیلتهای والای الهی به حرکت در میآورد.

عارف تنها انسانی سرشار از معلومات نغز یا نکات بدیع یا دارنده شهودات عمیق نیست بلکه قبل از همه اینها، انسانی است که نهال وجودخود را با عشق به حقیقت هستی تربیت کرده و با واقعیت در آمیخته و در نهایت، روح صیقل یافته اش سرشار از احساسات والای توحیدی و فضیلت های انسانی شده است؛ از این رو چطور این گونه نباشد که حداقل دسته ای از عرفای بزرگ را ببینیم که حقیقت جامعه ساز فقه جعفری را درک کرده اند و قله های سعادت انسان را در زندگی توحیدی دیده و به اقتضای طبیعت نوع دوستی بلکه به اقتضای فقه جعفری و عمق نگاه انسان شناسی متعالی خود تصمیمی بر سوق جامعه به سمت جامعه ای اسلامی با گرایش به معنویتی برتر که آنهم البته طبق تعلیمات ائمه بوده است نداشته باشند.

موضوعات: عرفان و هستی/ عرفان و جامعه/ عرفان و تمدن سازی/ عرفان مدون/ رابطه عرفان و شرع/ عرفان، جامعه، حکومت/ انقلاب اسلامی و عرفان امام خمینی ره

دستورالعمل‏هاى رفتارى که بر آمده از ضرورت‏هاى اجتماعى است، معمولًا بنیان اعتقادى و دینى ندارند، جز در اسلام، که در کلّیه برنامه‏هاى عملى آن، روح توحید و یکتاپرستى جارى است و بر اساس آن، در رفتار و عمل فرد فقط بر نفع و سعادت دنیوى تکیه نمى‏شود، بلکه به سعادت اخروى او نیز توجه شده است.

در این مبحث، به دسته‏بندى و تنظیم مطلوب بیانات علّامه و ارائه دیدگاه‏هاى وى در این باره مى‏پردازیم.

موضوعات: قانون هیچ‏گاه به نیکبختى نمى‏رسد جز آن‏که.../ جریان توحید در تمامى احکام فردى و اجتماعى اسلام، اعم از احکام عبادى، سیاسى، اقتصادى و حکومتى/ بهترین ضامن اجرای قانون در جامعه/ اخلاق کریمه و ترییت هم به تنهایى قادر نیست جامعه را به نیکبختى برساند.../ آزادی غربی و اسلام

نتیجه تصویری برای علامه طباطبایی

نظریات فلسفه سیاسى جهان معاصر، به ویژه دموکراسى، در »بنیان« و اساس خود با اسلام و نظریه حکومت دینى تفاوت دارد. علّامه معتقد است حکومت‏هاى دموکراتیک با نگرش مادى و مبتنى بر تمتّع دنیوى که به جامعه و انسان دارند و با روح بهره‏ورزى و استثمار که در کالبد آنها دمیده است، خود را در شکل دیگرى از استبداد سلطنتى نمایان مى‏کنند و هدف آنها تنها سودجویى و تسلّط بر جوامع و ملّت‏هاى ضعیف است. در واقع در این جوامع پادشاه مستبد ادوار گذشته، جاى خود را به جامعه‏اى خودخواه و مستبد داده است که به چیزى جز ارضاى میل‏هاى مادى و تمتعات دنیوى خود به شکل ممکن، نمى‏اندیشد و در آن از اخلاق مبتنى بر وحى و توحید خبرى نیست..

موضوعات: تفاوت الگوی حکومتی که قرآن معرفی میکند با حکومت سلطنتی و نیز دموکراسی غربی/ دموکراسی غربی شکل دیگری از استبداد سلطنتی

(این نوشته بخشی از مقاله "فلسفه فقه از دیدگاه علامه طباطبائی" نوشته سید مهدی طباطبائی است)

این مقاله، با مطالعة دقیق، طبقه‌بندی و تحلیل آثار استاد مطهری، تلاش کرده است تأثیر تفکّر توحیدی در عرصه‌های مختلف معرفت را از نظر این متفکّر مسلمان نشان دهد؛ به ویژه نظر ایشان را که الهام گرفته از آیة شریفة «انا لله و انا الیه راجعون» می‌باشد، بسط داده و به دو شاخص «از اویی» و «به سوی اویی» اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که با این دو شاخص، می‌توان مبانی مستحکمی برای گزاره‌های ارزشی تدارک دید. این مقاله، تجلّی اوامر الهی را در دو عرصة نقل و عقل دانسته و برای گزاره‌های ارزشی عقلی، دو قسم گزاره‌های ناظر به الزام اخلاقی و گزاره‌های ناظر به الزام غیر اخلاقی قائل شده است. شاخص مهم دیگر که به منزلة روح اعمال انسان است، انگیزه و قصد الهی است. به این ترتیب و با ترکیب حالات مختلف شاخص‌های مذکور، شانزده حالت گوناگون پدید می‌آید؛ اما در مقاله استدلال شده است که در تفکّر توحیدی، تنها هفت حالت آن می‌تواند یک فعل بایسته باشد.

دریافت فایل متنی در ادامه مطلب