رصد فکر

افکار و تازه های فکر در حوزه علوم انسانی اسلامی

رصد فکر

افکار و تازه های فکر در حوزه علوم انسانی اسلامی

رصد فکر

این وب سایت برای اهداف زیر تاسیس شده:
1. جمع آوری گزیده افکار و نظرات کسانی که در زمینه علوم انسانی اسلامی و تولید علم حرفی برای گفتن دارن. 2. بررسی افکار و نظرات اشخاص و جریاناتی که در روند کشور تاثیر دارند. 3. تحلیل ها و نقدهایی که در حیطه این افکار و آثار وجود داره. 4. آوردن یک سری نکات که در حیطه شناخت منطق فکری متفکران و علوم اسلامی کمک میکنن.

آخرین مطالب (به ترتیب)
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب (به ترتیب)
آخرین نظرات
  • ۲۸ تیر ۰۰، ۰۷:۴۸ - ابی
    عالی
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۸، ۱۵:۰۹ - علی رحمانی پور
    سپاس
  • ۲۳ فروردين ۹۸، ۰۴:۲۴ - سجاد
    منابع؟
  • ۱۰ مهر ۹۷، ۱۶:۵۸ - خانم معلم
    لایک
  • ۳۰ دی ۹۵، ۱۶:۵۰ - ..جهان ..
    افسوس
  • ۲۱ دی ۹۵، ۱۱:۵۱ - ..جهان ..
    احسنت
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل

آخرین مطالب / استفاده از مطالب این وب سایت با ذکر منبع بلا مانع است

۴۲ مطلب با موضوع «ظرفیت شناسی» ثبت شده است

همان گونه که، روش معرفتی هوسرل، دیدگاه تفهمی دیلتای، نگرش پوزیتویستی به علم، دیالکتیک مارکس و هگل، فلسفة پراگماتیستی ویلیام جمیز، منطق اکتشاف علمی پوپر، روش انتقادی بسکار؛ هر یک، روش شناسی خاص خود را در عرصة علوم اجتماعی به دنبال می‌آورند، رئالیسم فلسفی دنیای اسلام با مرجعیت و اعتباری که برای سه منبع معرفتی، حس، عقل و وحی، قائل است، بدون شک، روش‌شناسی متناسب با خود را در عرصة علوم اجتماعی در پی خواهد داشت. و این روش‌شناسی، دانش متناسب با خود را تولید می‌کند. آن چه به اجمال، دربارة خصوصیات این دانش می‌توان گفت این است که اولاً: ضمن پذیرفتن و قبول ابعاد تجربی دانش اجتماعی، آن را به معانی و گزاره‌های آزمون‌پذیر، محدود نمی‌گرداند و ثانیاً: با حفظ هویت جهان شناختی دانش اجتماعی، رویکرد انتقادی آن را نه با استناد به فهم عرفی ـ که هویتی تاریخی و صرفاً فرهنگی دارد ـ بلکه با استفاده از دو منبع، یعنی عقل عملی و وحی، حفظ می‌نماید. خصوصیات مزبور از جمله تعیّنات نوعی دانش اجتماعی هستند که به دلیل بهره‌مندی از وحی اسلامی و روش‌شناسی مناسب با آن، می‌توان آن را دانش اجتماعی اسلامی نامید.

اگر بگوییم امثال هشام بر ضد فلسفه ردیه نوشتند باید بگوییم ائمه(ع) ما مثل امام صادق(ع) هم در رد کلام سخن فرمودند. اگر بگوئید اینها رد اصل کلام نیست بلکه رد آراء باطل است، عین این سخن در مورد فلسفه هم جاری است.

*برخی از مخالفان فلسفه مدعی هستند که به دستور بنی امیه و بنی عباس متون فلسفی یونانی ترجمه شد و با این عقیده در پی القای این مطلب هستند که فلسفه به دستور مخالفان اهل بیت(ع) برای کم کردن اعتبار اهل بیت(ع) و مخالفت با دین اسلام نشر و گسترش داده شد؟ پاسخ شما به این گروه چیست؟ برخی دیگر اشکال کرده اند که..

(رصدفکر: این مقاله تلخیص مقاله ای به همین نام از نورمگز هست؛ البته مقاله از حیث محتوایی طبیعتا کامل نیست و منطق جدید بسیار وسیعتر از عناوین این نوشته هست الا اینکه چون بیان ساده و روانی داشت این مقاله رو انتخاب کردم. دوستان اگه کسی در زمینه منطق جدید نقدی داشت برای اطلاع دیگران در اینجا حاشیه بزنه. البته یادم هست که علامه طباطبایی ره در مصاحباتش با هانری کربن گفته بود که منطق ریاضی بعضی از قوانینش مختص به علوم مادی هست لذا کاربرد اونها در متافیزیک و فلسفه درست نیست..

تلخیص مقاله: رصدفکر)

برای روشن شدن جایگاه منطق جدید و قدیم ابتدا باید رابطه منطق جدید و قدیم روشن شود.

  • اشتراکات  منطق قدیم و جدید:
  1. از حیث هویت معرفتی: یعنی هر دو اولا راه رسیدن به واقع و حقیقت را نشان میدهند ثانیا از استدلال بهره میجویند.
  2. هر دو بدنبال ارائه یک سیستم منطقی هستند که در آن از سه چیز کمک میگیرند:

1-    ارائه زبان نحوی که در آن جایگاه مفاهیم سور، موضوع و .. مشخص میشود.

2-    قواعد و قانونهای پی­ریزی و ساخت استدلال که در این راه جایگاه مفردات معلوم و مشخص میشود.

3-    ارائه دستگاه استنتاجی

      3. هر دو بدنبال یک هدف یعنی کم کردن خطا و اشتباه در یافتن حقیقت هستند.

      4. هر دو برای کوتاه کردن وساده کردن رسیدن به نتیجه هستند اگر چه منطق جدید سوری تر شده است.

  • تفاوتهای کلی منطق جدید و قدیم:

(رصدفکر: دوستان دقت داشته باشن که در منتقدین به فلسفه چند نظر و جریان وجود داره بعضی میگن باید این فلسفه چون در علوم انسانی ناکارآمد هست باید کلا کنار گذاشته بشه بعضی دیگه میگن درسته که در علوم انسانی ناکارآمد هست اما  اگه بعضی مباحثش پیگیری بشن درعلوم انسانی هم کارآمدخواهد بود بعضی هم که فلسفه ملاصدرا و کلا فلسفه رو قبول ندارن و میگن خانه از پای بست ویران است -البته چند نظر دیگه هم هست که فعلا نیازی به مطرح کردن اونهانیست-

در این جا ما نظر یکی از منتقدین که جناب استاد میرباقری هست رو آوردیم و سعی میکنیم نظر باقی منتقدین رو هم بیاریم؛ البته منتقدینی که عرفا از طرفداران فلسفه هستند)

(رصدفکر: دوستان دقت داشته باشن که در منتقدین به فلسفه چند نظر و جریان وجود داره بعضی میگن باید این فلسفه چون در علوم انسانی ناکارآمد هست باید کلا کنار گذاشته بشه بعضی دیگه میگن درسته که در علوم انسانی ناکارآمد هست اما  اگه بعضی مباحثش پیگیری بشن درعلوم انسانی هم کارآمدخواهد بود بعضی هم که فلسفه ملاصدرا و کلا فلسفه رو قبول ندارن و میگن خانه از پای بست ویران است -البته چند نظر دیگه هم هست که فعلا نیازی به مطرح کردن اونهانیست-

در این جا ما نظر یکی از منتقدین که جناب استاد میرباقری هست رو آوردیم و سعی میکنیم نظر باقی منتقدین رو هم بیاریم؛ البته منتقدینی که عرفا از طرفداران فلسفه هستند)

..فلسفه اسلامی برای حضور در گزاره های علوم فرودستی و پشتیبانی تئوریک از علومی مانند علوم انسانی، نیازمند بهره گیری از لوازمی است که حکمت صدرایی از آن لوازم به دلیل منطق و روش حاکم برآن، برخوردار نیست..

نتیجه تصویری برای حجت الاسلام میرباقری

(رصدفکر: خیلی وقت بود که میخواستیم درباره فلسفه مبتنی بر ولایت که آقای میرباقری چند سالی هست که مطرح میکنند و در بسیاری از سخنرانی هایی که برای طلاب دارن با تصریح و بدون تصریح به اون اشاره میکنند و البته شواهد بسیاری هم از روایات و ادعیه بر اثبات حرفهای خودشون میارن بمطلبی بذاریم که الان در منظر شما قرار میدیم. امیدوارم این مقاله براتون مفید باشه. یه جورایی آقای میرباقری اعتقاد دارن که فلسفه باید با این دیدگاه نوشته بشه و فلسفه موجود که ما با عنوان فلسفه اسلامی میشناسیم با این دید همخوان نیست.)

اصلی ترین محصول فکری اندیشمند گرانمایه مرحوم علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی(ره)، بنیانگذار دفتر فرهنگستان علوم اسلامی، دستیابی به فلسفه مهندسی توسعه اجتماعی یا فلسفه شدن یا همان «فلسفه نظام ولایت» است که بر اساس آن معقولیت مهندسی اسلامی جامعه، جهت «ارتباط روشمند دین» با «مهندسی اجتماعی» بیان می گردد. این امر به وسیله پایه ریزی روش عام و روشهای خاص بر پایه این فلسفه امکان پذیر می شود. «فلسفه شدن» فلسفه ای کاربردی است نه فلسفه ای صرفاً نظری چرا که به دنبال تعلیل و تحلیل موضوع خاصّی است که آن عبارتست از: «مهندسی اسلامی توسعه اجتماعی».

منبع: ملاحظات و محاکمات

پس از حاکم شدن جریان اخباری گری بر اندیشه تشیع، بساط بسیاری از علوم از مکتب و مدرسه ی علوم اسلامی برچیده شد و تا مدتها بدون هیچ سازمان و متدلوژی مشخصی منابع اسلامی مورد پژوهش قرار می گرفت که فاقد ثمره ی علمی و تربیتی قابل توجهی برای حوزه های علمیه بود. تا این که با حاکم شدن تقریر جدیدی از علم کلام -مبتنی بر آراء فلسفی حکمت مشاء- توسط متکلمین و حکمایی همانند خواجه نصیر الدین طوسی، اندیشه ی اخباری منزوی شد. با اثر بخشی علم کلام در مواجه با اصول فقه و به تبع آن فقه شیعه، مجددا جهش معرفتی جدیدی در حوزه های علمیه رخ داد که آن رویش علمی-فقهی با عنوان «مدرسه فقهی نجف» خوانده می شود. حدوسط اصلی در تمایز مکتب نجف نسبت به اسلاف اخباری خود، ارائه ی نگاه سازمانی به منابع دین و استنباط احکام از کتاب و سنت فارغ از شأن نزول و صدور آن هاست که نتیجتا انعطاف و کارکرد گسترده تری در شریعت شیعی ایجاد می کرد.

بحث از هویت فلسفه اسلامی با این عنوان که آیا واژه فلسفه اسلامی عنوانی خود متناقض است یا خیر؟ همواره بحثی درباره رابطه فلسفه با اسلام را نیز به دنبال خود داشته است ؛ زیرا همانگونه که در مقدمه گذشت بعضی روش اسلامی را که متکی بر وحی و تعبد بود منافی با روش فلسفی که مبتنی بر عقل مستقل است دانسته­اند؛ از این رو به خاطر این مناقشات و اهمیت این مسئله، بحث از هویت فلسفه اسلامی همیشه با بحث از رابطه فلسفه و اسلام همراه بوده است؛ گو اینکه تحقیق درباره هویت فلسفه اسلامی بدون بحث از رابطه فلسفه با اسلام کامل نیست.

اینکه فلسفه یونانی توانست وارد دنیای اسلامی شود اما در ملل دیگر و بعضی از کشورهای آن زمان وارد نشد دقیقا به خاطر زمینه و ضرورتی بود که تعلیمات اسلامی آن را فراهم کرده بود و الا فلسفه یونانی ترجمه نمی­شد و به زبان عربی وارد نمی­شد(نصری، 1380، ص140-141). آنچه که از آثار علامه طباطبایی در این رابطه می­توان برداشت نمود این است که با بررسی 3 مطلب می­توان فهمید که رابطه اسلام با فلسفه چگونه است: 1- بررسی آموزه­های اسلامی و سایر علل موثر در روی آوردن مسلمانان به فلسفه و تفکر فلسفی و استمرار آن  2- علل رویگردانی بعضی مسلمانان از فلسفه  3- تحلیل اسلام و فلسفه بر محور فطرت انسانی

(نکاتی درباره این گفتار را در کانال تلگرامی رصدفکر -https://telegram.me/rasadfekr- ببینید. )

حجت الاسلام دکتر پارسانیا عضو  شورای عالی انقلاب فرهنگی در هم اندیشی منتخبی از اساتید برجسته علوم انسانی اسلامی گفت: بسیاری از دوگانه‌های علوم اجتماعی امروز بر مبنای حکمت متعالیه پاسخ مربوط به خود را پیدا می‌کند؛ مانند دوگانه عامل ـ ساختار و ذات داشتن یا بر ساخته بودن معنا.

منبع: شبکه اجتهاد

شهید مطهری در مورد مناسبات خانوادگی می‌گوید اسلام حقوق مشابهی را برای زن و مرد تعیین نکرده، اما حقوق این دو سرجمع با یکدیگر برابر است. درصورتی‌که علامه طباطبایی در تفسیر آیه ۲۲۸ سوره بقره به‌گونه‌ای آیه را تفسیر می‌کنند که بحث از برابری ارزشی آن‌گونه که شهید مطهری بیان می‌کنند، مطرح نشود، بلکه هرچه هست تعادل و تناسب است.

شبکه اجتهاد: زنان و جایگاه خانوادگی و اجتماعی آن‌ها همیشه به عنوان چالشی جدی شناخته شده و می‌شود. مبانی دینی و روایی این مناسبات، به درک بهتر آن کمک خواهد کرد. ازاین‌رو مهرخانه گفت‌وگویی را با حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدرضا زیبایی‌نژاد، رییس مرکز تحقیقات زن و خانواده، در زمینه تفاوت دیدگاه‌های علامه طباطبایی و شهید مطهری در موضوع زنان و حقوق فردی و اجتماعی و جایگاه آن‌ها در خانه و اجتماع ترتیب داده است که در ادامه می‌خوانید.

به عنوان اولین سؤال لطفاً بفرمایید اصولاً تفاوت‌های اصلی که در نوع نگاه علامه طباطبایی و استاد مطهری به زن و خانواده وجود دارد، چیست و آثار این نوع نگاه کدام است؟

از رهگذر مطالعه داستان تحریم شراب در اسلام، درمی‌یابیم که قرآن تا چه حد در مسیر رهاسازی انسان مسلمان از اسارت شهوت و تقویت اراده و پایداری او موفق عمل کرده است. عرب‌ها در دوران جاهلیت آن‌چنان شیفته شراب‌ و خوگرفته به آن بودند که شراب، به حکم همین انس و الفت، یکی از نیازهای ضروری زندگی آن‌ها به‌شمار می‌رفت … اما تا قرآن فرمود: «از آن دوری کنید» [١] مسلمانان به سوی مشک‌های شراب رفته، با دشنه و چاقو آن‌ها را دریده، شراب‌ها را بر زمین ریختند. آن‌ها در خانه‌هایشان می‌گشتند تا مبادا جایی شرابی باشد که از بین نبرده باشند. امت قرآنی در یک لحظه به امتی تبدیل شد که به مبارزه با شراب برخاست و نوشیدن آن را فروتر از شأن خود می‌شمرد. این همه، فقط به این ‌دلیل روی داد که امت از بند شهوات آزاد شده و دیگر مالک اراده خود بود و می‌توانست در مواقع لزوم، در برابر انگیزه‌های حیوانی، پایداری نشان دهد و با جدیت و قاطعیت تمام در مقابل آن‌ها بایستد و خلاصه اینکه امت به آزادی حقیقی‌ای رسیده بود که به او اجازه می‌داد بر رفتار و کردار خویش تسلط داشته باشد. 

در برابر این تجربه موفق قرآن در عرصه مبارزه با شراب و شراب‌خواری، متمدن‌ترین و فرهیخته‌ترین ملت‌ غربی را می‌بینیم که چگونه در همین راه با شکست مواجه شد. ایالات متحده آمریکا در قرن بیستم، بسیار تلاش کرد تا ملت خود را از زیان‌‌های شراب نجات دهد. از‌این‌رو در سال ١٩٢٠ قانونی مبنی بر ممنوعیت شراب در این کشور به تصویب رسید و برای ایجاد زمینه پذیرش آن، از راه رادیو، تلویزیون، سینما، تئاتر، انتشار کتاب و روزنامه، تبلیغات گسترده‌ای به‌راه افتاد و زیان‌های شراب با استفاده از آمار و ارقام دقیق و بررسی‌های پزشکی به اطلاع مردم رسانده شد. هزینه‌های این اقدامات حدود شصت‌و‌پنج میلیون دلار و صفحاتی که برای بیان زیان‌های شراب و جلوگیری از آن نوشتند، نُه میلیارد صفحه، برآورد شده است. آمارها می‌گوید که در راه اجرای این قانون از زمان تصویب آن تا اکتبر ١٩٣٣م. (زمان رفع ممنوعیت قانونی)، دویست نفر کشته و پانصد‌هزار نفر زندانی شدند و مخالفان این قانون در این مدت مبلغی بالغ بر یک‌و‌نیم میلیون لیره جریمه پرداختند و معادل چهارصد میلیون لیره از اموال آنان مصادره شد. اما در نهایت حکومت آمریکا، به‌خاطر ناتوانی در اجرای این قانون، مجبور شد در اواخر سال ١٩٣٣م. این قانون را لغو کند. بدین‌صورت این اقدام با شکست مواجه شد. 
علت این شکست آن است که

اگر بخواهیم از حکمت اسلامی برای تأسیس علوم انسانی بومی استفاده کنیم، باید متوجه باشیم که مؤلفه های علوم انسانی مدرن چیست تا تحول را با توجه به آنها ایجاد کنیم.

سیدحمید طالب زاده استاد دانشگاه تهران در یادداشتی که در شماره ۱۸ فصلنامه صدرا منتشر شده به به چگونگی شکل گیری علوم انسانی مدرن به غرب اشاره کرده است. متن این یادداشت را در ادامه می خوانید؛

فلسفه تحلیلى (Analitic philosophy) به طور معمول در مقابل فلسفه هاى نظرپردازانه و هستى شناسانه (Speculative philosophy) قرار مى گیرد. فلسفه هاى نظرپردازانه که حکمت متعالیه هم در مجموعه آنها قرار دارد در صدد یافتن نوعى نظریه جامع درباره واقعیّت هستند که بتواند ذات اشیاء و اشخاص را براى ما مفهوم سازد درحالى که فلسفه تحلیلى برحسب نقل ویتگنشتاین قصد توضیح خود فکر و اندیشه را دارد. فیلسوف تحلیلى وقتى با جمله اى مواجه مى شود مسأله اصلى او یافتن صدق یا کذب آن نیست بلکه فهم معنا و یافتن ملزومات و لوازم معنایى آن است و این که چگونه مى توان درباره آن تحقیق کرد و یا آن را باطل کرد. تردیدى نیست که تحلیل به معناى یاد شده نه فقط امکان جمع با نظرپردازى را دارد بلکه در طول تاریخ همواره در آثار حکیمان نظرپردازى همچون ارسطو ابن سینا و ملاّصدرا وجود داشته است. پس باید گفت وجه تمایز یک فیلسوف تحلیلى از فیلسوف نظرپرداز در ..

(رصدفکر: بعد از رحلت علامه طباطبایی تفکرات دست اول فلسفه اسلامی به آیت الله جوادی آملی حفظه الله تعلق داره. یکی از تفکرات علامه طباطبایی که توسط شهید مطهری هم دنبال میشد مبحث خلقت شناسی در مبحث تولید علم هست. ای کاش آیت الله جوادی بیشتر در فروع  و تاثیرات این بحث صحبت میکردند. چیزی که میشه گفت این است که این بحث یک بحث بسیار جذاب و پویا هست که میتونه ابعاد جدیدی رو در نوع کاوشهای متفکرین اسلامی در علوم اسلامی بازه کنه.)

"جهان، مخلوق خداست و تمام علوم به خلقت شناسی بر می گردد؛ یعنی موضوعاتِ مسایل، محمولاتِ آنها و ترتب محمول ها بر موضوع ها، همگی صنع خداست و هر رشته ای از علوم تجربی و ریاضی و تجریدی، پژوهش کار خدا را به عهده دارد. بنابراین، فرض ندارد که علم از آن جهت که علم است، سکولار باشد، هر چند ممکن است عالم از جهت دین باوری یا خلاف آن سکولار باشد.."

محسن جوادی 3
اشاره: دکتر محسن جوادی عضو هیأت علمی دانشگاه قم و متخصص در زمینه فلسفه اخلاق است. از ایشان تاکنون بیش از سی مقاله فارسی و انگلیسی در حوزه‌های مختلف فلسفه اخلاق منتشر شده است. جوادی دکترای فلسفه و حکمت اسلامی را از دانشگاه تربیت مدرس اخذ کرده است . علاوه بر اخلاق ارسطویی که موضوع پایان‌نامه دکتری اوست، موضوعات مقالاتی که منتشر کرده است، در سایر زمینه‌های فلسفه اخلاق همچون شاخه‌های اخلاق کاربردی، دیدگاه‌های فراخلاقی و اخلاق اسلامی  است. در این مصاحبه مکتوب تلاش کردیم پرسش‌هایی مطرح شود برای کشف دورنمایی از وضعیت کنونی فلسفه اخلاق در ایران و جهان. قرار بود تا این پرسش‌ها زمینه مصاحبه‌ای نسبتا مفصل را فراهم کنند اما از آنجا که قرارهای مکرر ما در گرماگرم سفرهای استاد قرار گرفته بود، در نهایت قرار بر این شد تا همین متن را منتشر کنیم و در زمانی مناسب‌تر برای مصاحبه وعده کنیم.
دکتر درخشان برگزیده دومین جایزه جهانی علوم انسانی اسلامی در اختتامیه سومین کنگره علوم انسانی اسلامی؛
  • باید به دنبال اقتصاد اسلامی ناب باشیم نه اقتصاد اسلامی آمریکایی
  • نیازی نیست فقه متحول شود، بلکه مشکل از اقتصاددانان است که اسلام‌شناس نیستند
"من از اول انقلاب به دنبال حل این تعارض بین فقه اقتصادی و علم اقتصاد بودم و پاسخ را در نظریه تعادل عمومی دیدم. این نظریه یعنی تعادل نظام اقتصادی با نظام سیاسی با محوریت ولایت فقیه و تعادل این دو با نظام اجتماعی و تعادل این سه با ارزشهای اسلامی".
رویکردهای بسیاری در مورد اقتصاد اسلامی وجود دارد که حاصل رشد اندیشه ها در این حوضه بوده است. ما می توانیم این رویکردها را به دو قسمت اصلی تقسیم کنیم.

(رصدفکر: چند وقت پیش داشتم خودنوشت استاد واسطی رو میخوندم. نمیدونم چقدر با تفکرات ایشون آشنا هستید. من خودم خیلی علاقه مندهستم که بیشتر با تفکرات ایشون آشنا بشم و میدونم که کارهای با ارزشی در حیطه های علوم انسانی مخصوصا در حیطه نظام سازی انجام دادن. ایشون در خودنوشت شون نوشته بودن که بسیار از "مقاله فقه و نظام سازی" آقای سید عباس نبوی متاثر شده بودند. این باعث شد تا امروز مقاله آقای سیدعباس نبوی در وب سایت رصد فکر بذارم. امیدوارم بتونم در آینده مقالات خوبی رو از خود آقای واسطی بذارم. توصیه میکنم  بعضی صحبت های آقای واسطی در سایت آپارات در رابطه با نظام سازی و تمدن سازی رو ببینید صحبت های ایشون بسیار مفید وجالب هست و همین طور دوستان میتونن به سایت ایشون که البته کل محتوای سایت تالیف خود آقای واسطی هست مراجعه کنید.)

(چند جمله گزیده: تأکید و تصریح امام راحل(ره)بر دخالت زمان و مکان در فقه، ماندگارترین اثر علمی آن رهبر عظیم الشأن است؛چرا که در ورای این رأی، دنیایی از مفاهیم و لوازم مستتر است، و همانگونه که گذر زمان محکم‏ترین سند اثبات آراء آن بزرگمرد بوده، تنها آینده است که وسعت و افق بنلد نگرشی را که در این رأی نهفته است، بر ملا خواهد نمود.
قشری از حوزویان-و چه بسا دانشگاهیان-با این رأی صریح و روشن امام راحل(ره)شفاها مخالفت ورزیدند؛اما شرایط را برای اظهار مخالفت مکتوب، مناسب ندیدند.

قائلین به تأثیر و دخالت حداقل، زمان و مکان را در محدود همان تغییر ویژگیهای موضوع که مورد می‏دانند و در همین حد متوقف می‏شوند و گاه نیز چنین استدلال می‏کنند که نظر امام راحل(ره)نیز توقف در همین مرز است.اما نظریه قبض و بسط دخالتی تام و همه جانبه را ادعا می‏کند، که بر اساس آن، زمان و مکان و به تعبیر دیگر علوم عصر، هم در تغییر موضوع و هم د ساختار مجموعی موضوعات و هم در ترتب موضوعات و بالاخره در فهم عناوین و احکام در فقه اثر می‏گذارد.
هر سیستم کارآمدی از چهار رکن 1-ساختار کلی، 2-روابط پیوسته و منسجم، 3-عقلانیت و 4-سرعت در جهت هدف، تشکیل می‏شود، و یک فضای رقابت‏آمیز بین سیستم‏های هم عرض، درجه بهره‏وری این ارکان چهارگانه نقشی تعیین کننده دارد و تجربه نشان می‏دهد که مقبولیت عمومی سیستم‏ها نیز، به همین چهار رکن وابسته است.
لوین تافلر در کتاب خود«تغییر ماهیت قدرت» قدرت برتر در صحنه جهانی آینده در قرن بیست و یکم را، قدرتی معرفی کرده که دارای توان سیستم‏سازی وسیع و جهانی، و بسیار سریع العمل باشد.

ینکه چگونه باید نظام‏های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و...را در جامعه اسلامی‏مان سامان داد، مهم‏ترین و اصلی‏ترین سؤال در پیش روی ماست. و این نیز خود، بزرگترین مصداق دخالت زمان و مکان در فقه است. بدون نظام‏سازی جدید، گمان نمی‏رود در اجراء و معرفی دین اسلام به جهان، توفیقی به دست آید...)

(رصدفکر: مسعود درخشان متولد سال ۱۳۲۸ در تهران است که در سال ۱۳۴۶ وارد دانشکدهٔ اقتصاد دانشگاه تهران شد. وی پس از اخذ مدرک کارشناسی اقتصاد از دانشگاه تهران در سال ۱۳۵۰ به عنوان فارغ‌التحصیل ممتاز رشتهٔ اقتصاد دانشگاه‌های کشور انتخاب شد و برای تکمیل معلومات دانشگاهی به لندن اعزام شد و کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه آکسفورد و دکترای اقتصاد را از دانشگاه لندن (LSE) اخذ نمود. در سال ۱۳۵۷ به ایران مراجعت کرد و به تدریس در دانشکدهٔ اقتصاد دانشگاه تهران پرداخت.

درخشان دکترای اقتصاد مالی را در سال ۱۹۹۷ از مدرسه مطالعات مشرق‌زمین و آفریقا با موضوع «سیاست‌های پولی و اعتباری در ایران» دریافت کرد.

بعد از تعطیلی دانشگاه‌ها در سال ۱۳۵۹ برای تکمیل و تجدیدنظر رسالهٔ دکتری خود مجدداً برای ۲ سال به انگلستان رفت و علاوه بر تحقیقات در زمینهٔ کاربرد مدل‌های اقتصادسنجی، یک مدل کلان اقتصادی نیز برای اقتصاد ایران ساخت. در آستانهٔ بازگشائی دانشگاه‌ها، مجدداً به ایران بازگشت و به‌همراه خانواده در قم اقامت نمود و در زمینهٔ اقتصاد اسلامی کار کرد. در سال ۱۳۶۳ برای تأسیس دانشکدهٔ اقتصاد و معارف اسلامی، به دانشگاه امام صادق رفت و تا مهرماه ۱۳۷۱، در دانشگاه‌های تهران، تربیت مدرس، و امام صادق تدریس کرد.

او از سال ۱۳۷۰ به عنوان اقتصاددان ارشد دفتر مطالعات انرژی در لندن (I.B.E.S) و عضو هیأت علمی دانشگاه لندن مشغول به کار است. کتاب «اقتصادسنجی» او، در دورهٔ پانزدهم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان کتاب سال برگزیده شد. وی را پایه‌گذار رشتهٔ معارف اسلامی و اقتصاد در دانشگاه امام صادق می‌دانند و چون عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز می‌باشد، حضور زیادی هم در این دانشگاه داشته است. درخشان از نظریه‌پردازان اقتصاد اسلامی است.

امیدوارم از این مصاحبه کمال استفاده رو داشته باشید. متن این مصاحبه در کتاب همایش تحول در علوم انسانی، انتشارات فجر ولایت در سال ۱۳۹۰ صفحات ۲۵۹ تا ۲۸۰ به چاپ رسیده است.)

نتیجه تصویری برای علامه مصباح

متن پیش‌رو دیدگاه‌های حضرت آیت‌الله مصباح یزدی ـ‌مد ظله‌ـ درباره "علم دینی و اسلامی‌سازی علوم انسانی‌" است که از آثار معظم‌له استخراج و در قالب پرسش و پاسخ تنظیم گردیده و پیش از این با تغییراتی در شماره 86 ماهنامه معارف منتشر شده است.

(رصدفکر: وقتی ذهنی دغدغه ای داشت و البته در این میان، فکرهایی هم وجود داشته باشد لاجرم آن دغدغه به جان آن فکرها افتاده و آنها  را در مسیر خود رشد میدهد. استاد میرباقری نمونه این چنین شخصیت هایی است که دغدغه های ایشان فکرهای ایشان را به حرکت انداخته و حاصل آن، افکار و تراوش هایی شده است. نگاه های خاص ایشان به فلسفه اسلامی و یا حرفهای جدیدی که در بحث طرح ریزی "فلسفه شدن" مطرح میکنند یا بررسی های ایشان بر روی ادعیه و طرح افکار خود مبتنی بر نظریه ولایت الهی  همه و همه نشانه های این کنش و واکنش ها در ایشان میباشد. در اینجا ما بدون هیچ نقد و تحلیلی یکی دیگر از بررسی های ایشان را در منظر شما قرار میدهیم. شاید در فرصتی به نقد اساسی و بیان نقاط قوت و ضعف افکار ایشان بپردازیم.)

متن زیر سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین میرباقری؛ رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم است که در موسسه آینده روشن (مهدویت) به تاریخ 7 بهمن ماه 93، در باب فرهنگ و تمدن اسلامی گفتگو کرده اند. ایشان در این جلسه که به صورت پرسش و پاسخ برگزار شده است با مطرح کردن نظر مرحوم علامه طباطبایی درباره فرهنگ و تبیین آن، تمدن و فرهنگ را بر محور پرستش به دو نوع اسلامی و غیر اسلامی تقسیم کردند و به بیان تفاوت آن ها پرداختند و در ادامه به سؤالات درباره ویژگی های فرهنگ و تمدن اسلامی در عصر ظهور پاسخ دادند.

(موضوعات:ماهیت فرهنگ در کلام علامه طباطبایی/ تعریف تمدن و اقسام آن/ فرق فرهنگ و تمدن اسلامی و غیر اسلامی/ تمدن عصر ظهور/ نقش اراده های انسانی در تمدن سازی/ نقش عقل در تمدن/ مسئله حسن و قبح و پایگاه اخلاق/ دو جریان تمدن حق و باطل و نسبت آنها با عصر ظهور/ بررسی سطح تغییرات تمدن و فرهنگ و قوانین حقیقی/ بررسی شبهه نسبیت در فرهنگ و سیره های عقلایی)

نتیجه تصویری برای نظریه انبساط جهان

 
 
امروزه دانشمندان معتقدند که جهان خلقت در حال گسترش است که از آن به نظریه انبساط جهان یاد می کنند. آنها معتقدند که تمامی اجرام آسمانی از یکدیگر در حال فاصله گرفتن است حتی کره ماه در حال دور شدن از زمین است. شعاع مدار ماه به دور زمین 384000 کیلومتر است که سالیانه 8/3 سانتیمتر به آن افزوده می شود. و میزان انبساط جهان به طور کلی74/2 کیلومتر بر ثانیه تخمین زده شده است.