رصد فکر

افکار و تازه های فکر در حوزه علوم انسانی اسلامی

رصد فکر

افکار و تازه های فکر در حوزه علوم انسانی اسلامی

رصد فکر

این وب سایت برای اهداف زیر تاسیس شده:
1. جمع آوری گزیده افکار و نظرات کسانی که در زمینه علوم انسانی اسلامی و تولید علم حرفی برای گفتن دارن. 2. بررسی افکار و نظرات اشخاص و جریاناتی که در روند کشور تاثیر دارند. 3. تحلیل ها و نقدهایی که در حیطه این افکار و آثار وجود داره. 4. آوردن یک سری نکات که در حیطه شناخت منطق فکری متفکران و علوم اسلامی کمک میکنن.

آخرین مطالب (به ترتیب)
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب (به ترتیب)
آخرین نظرات
  • ۲۸ تیر ۰۰، ۰۷:۴۸ - ابی
    عالی
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۸، ۱۵:۰۹ - علی رحمانی پور
    سپاس
  • ۲۳ فروردين ۹۸، ۰۴:۲۴ - سجاد
    منابع؟
  • ۱۰ مهر ۹۷، ۱۶:۵۸ - خانم معلم
    لایک
  • ۳۰ دی ۹۵، ۱۶:۵۰ - ..جهان ..
    افسوس
  • ۲۱ دی ۹۵، ۱۱:۵۱ - ..جهان ..
    احسنت
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل

آخرین مطالب / استفاده از مطالب این وب سایت با ذکر منبع بلا مانع است

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آیت الله جوادی آملی» ثبت شده است

چکیده: روش تأویل براساس حکمت متعالیه، ویژگی های خاصی دارد. این روش وقتی برای فهم پدیده های اجتماعی به کار می رود، توصیفی عمیق از آنها عرضه می کند. هدف این نوشتار صورت بندی روش تأویل براساس حکمت متعالیه و با تأکید بر آراء آیت الله جوادی آملی است.

در این مقاله پس از اشاره به مبانی و مراحل روش تأویل براساس حکمت متعالیه، به تبیین ""تأویل وجودی"" و ""تأویل مفهومی"" پرداخته و دو مرحلۀ ""خرق حجاب"" و ""بازگشت به اصل"" برای رسیدن به چهره باطنی پدیده ها بیان می شود.

یافته های این پژوهش چنین است:

  • «دانشمند علوم اجتماعی با به کارگیری این روش پس از خرق حجاب های فهم پدیدۀ اجتماعی، به اصل و چهرۀ باطنی آنها که همان نماد و نشانه بودن است می رسد»؛
  • «چهرۀ باطنی پدیده های اجتماعی، نشانه ها و نمادهایی هستند که اسما و صفات الهی را در صحنۀ اجتماعات انسانی و روابط حاکم بر آنها نشان می دهند»؛

نتیجه اینکه، فهم پدیده های اجتماعی، اعم از حقیقی و اعتباری، جز در پرتو فهم اسماء الهیِ حاکم بر آن ها امکان پذیر نیست.

دانلود اصل مقاله:

 http://www.ensani.ir/storage/Files/20170826124612-9978-169.pdf

با حلوا حلوا گفتن، فقه شیرین نمی شود!!

منبع: https://telegram.me/feghahat 

🔹چندی پیش آقای دکتر مرتضی عزتی از مؤسسان و اعضای هیئت مدیره اقتصاد اسلامی، در برنامه ای تلویزیونی ابراز داشت که معلمان دینی باید در عرصه دین نظر بدهند نه در ساحت اقتصاد! او با این بیان خود به یکی از مراجع تقلید جسارت کرد. بی شک این سخن آن هم در رسانه ملی، خبط بزرگی است و در آن شکی نیست.
🔹ضمن تقدیر از همه کسانی که نسبت به این مسأله واکنش نشان دادند تا از ساحت حوزه و عالمان دین دفاع کرده باشند، جا دارد این سؤال را از خود بپرسیم که چرا این اتفاق افتاد؟

(رصدفکر: بعد از رحلت علامه طباطبایی تفکرات دست اول فلسفه اسلامی به آیت الله جوادی آملی حفظه الله تعلق داره. یکی از تفکرات علامه طباطبایی که توسط شهید مطهری هم دنبال میشد مبحث خلقت شناسی در مبحث تولید علم هست. ای کاش آیت الله جوادی بیشتر در فروع  و تاثیرات این بحث صحبت میکردند. چیزی که میشه گفت این است که این بحث یک بحث بسیار جذاب و پویا هست که میتونه ابعاد جدیدی رو در نوع کاوشهای متفکرین اسلامی در علوم اسلامی بازه کنه.)

"جهان، مخلوق خداست و تمام علوم به خلقت شناسی بر می گردد؛ یعنی موضوعاتِ مسایل، محمولاتِ آنها و ترتب محمول ها بر موضوع ها، همگی صنع خداست و هر رشته ای از علوم تجربی و ریاضی و تجریدی، پژوهش کار خدا را به عهده دارد. بنابراین، فرض ندارد که علم از آن جهت که علم است، سکولار باشد، هر چند ممکن است عالم از جهت دین باوری یا خلاف آن سکولار باشد.."

منبع: دائرة المعارف طهور

فلاسفه و حکمای مسلمان، عصمت را -گذشته از مقام اثبات- در مقام ثبوت و نفس الامر مطرح میکنند (بر خلاف متکلمان که غالبا آن را در مقام اثبات طرح میکنند)؛ یعنی عصمت از ویژگی‌ های نفس پیامبران است. بنابراین، تفکر و برهان فلسفی سطح برتری از عصمت را نسبت به دلیل متکلمان ثابت میکند، همان گونه که سطح برتری از نبوت را اثبات کرده ، می گوید: نفس وقتی به مرحله‌ عقل مستفاد و بالفعل رسید همه‌ علوم و حقا‌یق غیبی را می یابد و آنها را برابر با وحی گزارش میدهد و در ‌یافتن آن معارف و گزارش دادن آنها معصوم است همان طور که در عمل به احکام معصوم است.
بر این اساس، پیامبر در نیل به حقایق و دریافت آنها از مبدأ واجب متعالی، معصوم است و در حفظ و نگهداری آنها مصون؛ چنان که در عمل به احکام معصوم است؛ زیرا کسی که به مقام «ثم دنی فتدلی* فکان قاب قوسین أو أدنی؛ سپس نزدیک آمد و نزدیکتر شد* تا [فاصله ‏اش] به قدر [طول] دو [انتهاى] کمان یا نزدیکتر شد» (نجم/ 9-8) رسیده است. در این مرحله، قوه خیال و وهم، از درون چنین انسانی و نیز شیطان و نیروهای ابلیس از برون او ضعیف و ناتوانند و او از خطر اشتباه و سهو و نسیان و لغزشهای علمی و عملی محفوظ است. کلام لط‌یف ابن سینا ‌(ره) در کتاب شر‌یف الهیات شفا ا‌ین است که: «الأنبیاء الذین لا ‌یؤتون من جهة غلطا أو سهوا؛ ساحت مقدس پیامبران، برتر از آن است که سهو و غلط در آن راه یابد».
خلاصه دلیل اهل حکمت ا‌ین است: اگر نفس انسانی به مرحله‌ کمال عقل نظری و عملی که در آن حس، وهم و خیال، مأموم عقل نظری، و غضب و شهوت، مط‌یع عقل عملی است برسد و به مقام شهود و ولا‌یت که پا‌یان سفر اول از اسفار چهارگانه است نایل گردد، شا‌یستگی پیامبر ‌یا امام شدن را دارد و جامع ا‌ین اوصاف همان وصف عصمت است.

منـابـع

تفسیر موضوعی- آیت الله جوادی آملی- ج 3 صفحه 236 و ج 9 صفحه 30

نتیجه تصویری برای جوادی آملی

اسلام در خصوص تعامل مسلمانان با دیگران در سه حوزه دستورات و سفارشاتی دارد، نخست حوزه اسلام و مسلمین هستند که با آنها دارای اشتراکات متعدد دینی و فرهنگی هستیم، حوزه دوم حوزه موحدان عالم است که با آنها در اصل توحید و برخی دیگر از موارد دارای اشتراک هستیم و سوم حوزه انسانیت است که شامل همه افراد غیرمسلمان و غیر موحد است که با آنها در اصل انسانیت مشترکیم. 

شعار نه شرقی و نه غربی که شعار عمومی در نظام جمهوری اسلامی است شعاری مربوط به استقلال کشور است اما شعار علمی خواص در بخش‌های علمی و تحقیقی باید شعار «چه شرقی و چه غربی» باشد یعنی دین می‌گوید حرف علمی و منطقی را باید از هر کجا شنیدید بپذیرید. در بحث استقلال نه شرقی و نه غربی کاملا درست است اما وقتی انسان اهل فهم و استدلال شد می‌گوید چه شرقی و چه غربی و به این منظور باید راه صدور و ورود مسایل علمی کاملا باز باشد. 

غرب یک باغ وحش منظم است و گرنه غربی‌ها با این همه پیشرفت علمی اگر مریخ را هم فتح کنند در آنجا جنگ جهانی به راه خواهند انداخت.

نتیجه تصویری برای آیت الله جوادی آملی

(بخشی از صحبت های آیت الله جوادی در رابطه با فیلم «محمد رسول الله ص» )

هنرمند واقعی را هنرمندی دانستند که توانایی داشته باشد سخن وحی را درک کند و به عالم حس بیاورد: ما هنرمندی نداشتیم که بتواند مفاهیم وحی را از مرحله‌ شهود به عقل دربیاورد، عقل را به مرحله‌ خیال درآورد، خیال را حسی کند تا بشود سینما. قالب سینما از خیال به حس می‌آید. یک هنرمند سینمایی باید وحی را خوب بشناسد، مشهود را از دالانی صحیح به معقول تبدیل کند، بعد معقول را متخیل کند و متخیل را محسوس کند تا قابل عرضه باشد. وگرنه علمی نیست. و این معنا چون نبوده کسی درکش نکرده... پس اگر هنرمندی بخواهد وارد این حوزه شود، باید چهارضلعی باشد؛ یعنی وحی‌شناس، معقول‌شناس، متخیَل‌شناس و محسوس‌شناس باشد تا بتواند دست به کار شود. این کار عظیمی است. این فیلم باید معلم فیلم‌های دیگر باشد، چون درباره‌ کسی است که معلم افراد دیگر است.

نتیجه تصویری برای آیت الله جوادی آملی

(رصدفکر: قبلا گفته شد که بحث های علامه طباطبایی و تاحدودی شهید مطهری بر مبحث فطرت متمرکز هست. یکی دیگر از افرادی که در باب فطرت اثری ارائه کرده است آیت الله جوادی آملی حفظه الله می باشد اما یک تفاوت اساسی در کار آیت الله جوادی و علامه طباطبایی وجود دارد. فطرت در آثار علامه طباطبایی یک مبنا برای ورود فلسفه به علوم انسانی می باشد.)

(منبع: مجله خبری تحلیلی علوم انسانی طلیعه)

برهان فطرت بخشی از واقعیت انسان را که حقیقت ذات اضافه دارای دوطرف اضافه است مورد استفاده قرار می دهد و از تحقق یکی از دو طرف به تحقق طرف دیگر استدلال می کند بین دو امر متضایف ضرورت برقرار است.

 

نظریه فطرت از ابعاد گوناگونش به لحاظ تعلق به حوزه انسان‌شناسی تأثیرات مهمی بر حوزه‌های وسیعی از علوم انسانی می‌گذارد. این نظریه از دید استاد مطهری ام‌المسائل معارف اسلامی است و نقش اساسی در حل بسیاری معضلات معرفتی دارد. نتیجه تعلق این نظریه به حوزه انسان‌شناسی تأثیر مستقیم آن بر بسیاری از دانش‌هایی است که وجهه همت خود را شناخت بعدی از وجود انسانی قرار داده‌اند.

نتیجه تصویری برای آیت الله جوادی آملی

حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس اخلاق هفتگی خود که این هفته با حضور جمعی از مدیران و کارکنان شرکت مخابرات استان تهران برگزار شد ، با تاکید بر این نکته که نباید تحریم ها مانع توسعه و پیشرفت کشور شود فرمودند: امروز نباید منتظر پایان یافتن تحریم ها از سوی غرب باشیم زیرا ایران با داشتن تمدنی قوی می تواند خود موجب توسعه در تمامی عرصه ها شود. 

(رصدفکر: آیت الله جوادی آملی حفظه الله در کتاب منزلت عقل در هندسه معرفت دینی بحثی را مطرح کرده اند به عنوان اسلامی سازی علوم و دانشگاه ها. به نظر میرسه که صحبت های ایشون در حال حاضر یکی از دقیقترین و فنی ترین صحبت ها در این باره باشه و واقعا قابل استفاده ست. البته ماقبلا مقاله ای رو از دکتر فنایی اشکوری در نقد کتاب منزلت عقل .. و در واقع نقد نظر آقای جوادی در این کتاب گذاشتیم که میتونید اون رو هم در آثاری که از آقای دکتر فنایی اشکوری توی وبلاگ گذاشتیم ببینید. البته به نظر ما هنوز نظرات علامه طباطبایی از نظر قدم های بیشتری که در زمینه علوم انسانی برداشته اند در صدر نظرات در علوم انسانی هست..)

..اگر خواستیم علوم تجربی و متون درسی دانشگاهها اسلامی گردد باید اولاً عنوان »طبیعت« برداشته شود و به جای آن عنوان »خلقت« قرار گیرد؛ یعنی اگر عالمی بحث می‏کند که فلان اثر در فلان ماده معدنی هست یا فلان گونه گیاهی چنین خواص و آثاری دارد، با تغییر عنوان یاد شده این‏گونه می‏اندیشد و آن را تبیین می‏کند که این پدیده‏ها و موجودات چنین آفریده شده‏اند. ثانیاً عنوان خالق که مبدأ فاعلی است ملحوظ باشد؛ یعنی آفریدگارِ حکیم صحنه خلقت را چنین قرار داده است که دارای آثار و خواص ویژه‏ای باشند. ثالثاً هدف خلقت که پرستش خدا و گسترش عدل و داد است به عنوان مبدأ غایی منظور شود. رابعاً محور بحث دلیل معتبر نقلی؛ مانند آیه قرآن یا حدیث صحیح قرار گیرد. خامساً از تأییدهای نقلی یا تعلیلهای آن استمداد شود. سادساً در هیچ موردی دعوای «حسبنا العقل» نباشد، چنان که ادعای »حسبنا النقل« مسموع نشود. سابعاً تفسیر هر جزئی از خلقت با در نظر گرفتن تفسیر جزء دیگر آن باشد تا از سنخ تفسیر تکوین به تکوین به شمار آید؛ نظیر تفسیر تدوین به تدوین، زیرا هر موجودی از موجودهای نظام آفرینش آیه، کلمه و سطری از آیات، کلمات و سطور کتاب جامع تکوین الهی است...

آیت‌الله جوادی آملی در دیدار پروفسور مارکو ساسولی استاد برجسته حقوق بین الملل بشر دوستانه دانشگاه ژنو، حقوق بشر را بدون پذیرش وحی فاقد پایه علمی دانستند.

"دَم مسیحائی چون به دَم الهی وصل است حیات‌بخش است. این راه رفتنی و این کار شدنی است چرا که انسان می‌تواند خلیفه خدا در احیاء باشد. حال اگر نمی‌توانیم دیگران را زنده کنیم لا اقل از مرگ خود جلوگیری کنیم و عیسا و موسای خود باشیم."

حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی زیدعزه

(رصدفکر: در حال حاضر یکی از بهترین اشخاص برای دستیابی به نظرات علامه طباطبایی ره، آیت الله جوادی آملی هستند. بدون شک این نوشته درباره بررسی تمایزات کار علامه طباطبایی ره بسیار ارزشمند هست. دوستان دقت داشته باشید که یکی از اختلافات علامه طباطبایی و حضرت آیت الله جوادی آملی بصورت کلان در همین مباحث اجتماعی است. به عبارت دیگر اگر مباحث اجتماعی رو در تفکرات علامه طباطبایی ره و آیت الله جوادی دنبال کنید میبینید که دو سبک کاملا متفاوت دارن. بر خلاف شهید مطهری که بسیار متاثر از علامه طباطبایی است. البته این مسئله به هیچ وجه از دقت حضرت استاد جوادی آملی در تقریر مطالب علامه ره نکاسته و باید گفت که انصافا تقریر ایشان جزء بهترین تقریرهاست. شاید در آینده اختلاف روشی عمیق حضرت استادجوادی آملی ره و علامه طباطبایی ره رو در بررسی مباحث اجتماعی بیشتر توضیح دادیم.)

چون فلسفه استدلالی بدون قواعد منطقی قابل تبیین نیست، اگر یک متفکری دیدگاههای خاص منطقی داشت، قهراً آن دیدگاه منطقی در تحریر مسائل فلسفی ظهور خواهد کرد؛ لذا به‏گوشه‌ای از عنایتهای خاص منطقی حضرت علّامه طباطبایی(قدس سرّه) اشاره می‌شود؛ تا همراه با سایر ویژگیهای فلسفی، راز تحول فلسفه در مکتب ایشان روشن گردد...

علاّمه طباطبایی ِ گذشته از تفکر عمیق فلسفی، آشنایی کامل داشت به ژرفای اسلام که در قرآن و سنت معصومین(علیهم‌السلام) متبلور است و چون اسلام به تعریف جامعه، تبیین صلاح و فساد آن، تأسیس جامعه برین، تأمین حیات عقلی و فکری آن، تشکیل مدینه فاضله، تدوین قوانین و مقررات سعادت بخش آن و تعلیم و تکمیل و تتمیم سایر مسائل مربوط به جامعه ره‌آورد فراوانی دارد، از این جهت، علاّمه طباطبایی ِ مباحث وافری را پیرامون جامعه شناسی طرح و ارائه نموده‌اند...

(عناوین: نکات ویژه اندیشه‌های فلسفی علامه طباطبایی / علاّمه طباطبایی و اندیشه‌های اجتماعی)

(این نوشته بخشی از مقاله سیر تکامل فلسفه اسلامی نوشته آیت الله جوادی آملی حفظه الله می باشد)

(رصدفکر: بدون شک بعد از علامه طباطبایی ره و شهید مطهری، آیت الله جوادی آملی برجسته ترین شخصیت در حوزه تفسیر و فلسفه بوده اند؛ بگونه ای که بعد از علامه و شهید مطهری بیشترین نگاه ها به ایشان متمرکز شده است. ایشان در بررسی مسائل اجتماعی اسلامی و همچنین انتخاب موضوعات مورد بحث اختلاق سلیقه واضحی با علامه طباطبائی و شهید مطهری دارند. این باعث شده است که عملا در مسئله تولید علم اسلامی ایشان سبک خاص خود را داشته باشند.

عمق افکار آیت الله جوادی در مسائل اسلامی مسئله ای نیست که بر کسی پوشیده باشد اما متاسفانه در مساله تولید علم کارهای عمیقی بر روی آثار ایشان از سوی شاگردان ایشان صورت نگرفته و این باعث شده که برخی گمان کنند که ایشان در طرح علوم اسلامی و تولید علم، طرحی ندارند حال آنکه کسی که با گفتارهای ایشان کمی انس داشته باشد متوجه یه نظام و جریان وسیع فکری پشت صحبت ها و آثار ایشان میشود.

برای آشنایی بیشتر با سبک فکری ایشان و ذوق فکری ایشان در آینده مطالب بیشتری در این وب سابت قرار داده خواهد شد.)

شیطان همه زشتی‌ها و سموم را در قالب برخی هنرها زیبا جلوه می‌دهد و با زر ورقی با عنوان خدمت به دین جلوه می‌دهد، همه زباله‌ها را پشت آن زر ورق زیبا به خورد انسان می‌دهد، انسان‌هایی که فریب می‌خورند در این زباله می‌افتند.

این گونه نیست که شیطان به ما بگوید اینجا چاه است و برو داخلش، بلکه می گوید اینجا بوستان زیبایی است و برو داخل شو و جلو که می روی به چاه می افتی، یکی از کارهایی که می تواند اثر گذار باشد علم است و علم می تواند انسان را از خیال نجات دهد..