عرفان اسلامی بعدی از تعالیم اسلامی است و نمی تواند ناسازگار با سایر ابعاد باشد. ابعاد هستی شناختی و ارزشی زندگی اجتماعی در الهیات و اخلاق اسلامی بیان شده است و ابعاد حقوقی آن در فقه تبیین گردیده است. عرفان که بعد باطنی تعالیم دینی است، به همه رفتارهای فردی و جمعی آدمی رنگ معنوی می دهد و همه را در جهت قرب به خدا قرار می دهد. بنا بر این، عرفان اسلامی اصیل، مبارزه با ظلم و ستم و استبداد و استعمار از یکسو و کوشش برای استقرار حق و تحقق ارزش های متعالی همچون عدالت، انصاف، احسان و رحمت از سوی دیگر را تأیید و تشویق می کند.
هر دیدگاهی که عرفان اسلامی را از ابعاد اجتماعی آن جدا کند بر خطاست. عارف قرار است به بعدی که دیگران توجه ندارند توجه کند؛ نه اینکه از ابعاد موجود غفلت کند..