نظریه چهارم؛ ولایت فقیه: در طی دهه چهل، نظریة دیگری برای حل مسائل اجتماعی ایران و پیگیری یک جریان اصلاحی به عرصة عمل اجتماعی گام گذارد. این نظر بر خلاف دو تئوری پیشین، از آفاق معرفت معنوی و اسلامی جامعه بهره میبرد، از آسمان وحی مینوشید و در بستر عقلانیتی ریشه دوانیده بود که هزارهای پرشکوه را در همراهی و همزیستی با وحی آزموده بود. این تئوری به لحاظ تاریخی در امتداد جنبش عدالتخانه قرار میگرفت.
(موضوعات: نظریه ولایت فقیه/ نظریه رهبری کاریزماتیک/ نظریه بسیج توده ای و جامعه مدنی/ رفورمیزم لیبرالی و نفی انقلاب/ نظریه پسامدرن)