مطالعۀ روش در اقتصاد
(این نوشتار محصول ویرایش سلسله سخنرانیهای دکتر مسعود درخشان در درس روششناسی است که مخاطب این درس را دانشجویان دورۀ دکتری فلسفۀ اقتصاد مؤسسۀ امام خمینی (ره) در سال ١٣٩٢ تشکیل میدهند. تدوین این نوشتار توسط مسعود ملکی انجام شده است. در این ویرایش تلاش شده است محتوای سخنان استاد تغییری نکنند با این حال ممکن است بنا به ضرورتهای ویرایشی به ناخودآگاه تغییراتی ایجاد شده باشد که مراد استاد را تغییر داده باشد که در این موارد نیز تلاش شده با گذاشتن کروشه در طرفین متن اضافه شده از اشتباه جلوگیری شود.)
مقدمه
متدولوژی به معنای «مطالعۀ روش»هایی است که از این روشها به «روشهای علمی» تعبیر میشود. روش علمی در ابتدای قرن بیستم، فرایندی چند مرحلهای و متأثر از پیشرفتهای علوم طبیعی محسوب میشد.
گام اول در روش علوم طبیعی، جمعآوری اطلاعات و دادهها[۱] است. ساختن «فرضیه»[۲]ای که با دادههای جمعآوری شده مرتبط باشد، گام دوم در این روش را تشکیل میدهد. «آزمون فرضیه»[۳]ای که در مرحلۀ دوم ساخته شده است را نیز میتوان گام سوم روش علمی دانست. موفقیت آزمون در این مرحله موجب تبدیل فرضیه به «نظریه»[۴] میشود. موفقیت آزمون در چندین دوره و توسط دانشمندان مختلف، نظریه را به «قانون»[۵] تبدیل میکند.
[در ابتدای قرن بیستم] این ذهنیت پدید آمد که [علوم اجتماعی همچون] اقتصاد نیز باید این روش علمی را طی کند؛ اما امروزه اساساً این تلقی از روش علمی وجود ندارد و این نگرش تقریباً قدیمی به شمار میآید.
امروزه هر علمی را با تعدادی از ایدههای بنیادین[۶] که وجه مشخصه همان علم است آغاز میکنند. اینکه بهینۀ این ایدهها چه تعداد است محل مناقشه و بحث نیست. در مرحلۀ بعد بیان میشود که با کاربرد صحیح این ایدههای بنیادین میتوان تمامی موضوعات مورد توجه در آن شاخۀ دانش[۷] را توضیح داد. مبانی رفتار مصرف کننده(حداکثر سازی مطلوبیت و رضایت) و تولید کننده(حداکثرسازی سود) و سرمایهگذار(حداقلسازی ریسک سرمایه)، مبانی و اصول سازوکار بازار و توزیع را میتوان از جمله ایدههای بنیادین اقتصاد دانست. لزوم تجاریسازی دانش و نوآوری نیز از جملۀ این ایدهها هستند. این ایدهها تا حدی گسترش میدهند تا بتوانند بهوسیلۀ آنها تمام موضوعات اقتصاد به عنوان یک شاخۀ علمی را تبیین کنند. ساختمان اقتصاد مبتنی بر این ایدهها بنا میشوند و اینها به مثابۀ پی ساختمان هستند.
در این رویکرد، جایگاه متدولوژی چیست؟ در پاسخ باید گفت که در رویکرد جدید از متدولوژی و از روش علمی بحث چندانی نمیشود. حداقل میتوان به این نتیجه رسید که در رویکرد جدید، به روش علمی به عنوان یک روش مکانیکی شامل ایجاد فرضیه و آزمون آن و تبدیل فرضیه به نظریه و قانون نگاه نمیشود؛ بلکه هدف اصلی در این رویکرد، توضیح مسائل و مقولات شاخۀ علمی است و طرز تلقی[۸] از متدولوژی تغییر کردهاست.
در رویکرد جدید، «علمی[۹] بودن» دیگر به معنای «صحیح بودن» نیست و بحث از صحت و سقم تقریبا موضوعیت خود را از دست دادهاست. مراد از «ساینتفیک»بودن در این نگاه، «واقعیت داشتن»[۱۰] و «صحیح بودن»[۱۱] نیست؛ بلکه مراد این است که گزاره ساینتیقیک، گزارهای است که «از اشتباه عقلایی پرهیز دارد»[۱۲]. بنابراین تلاش در این نگاه در راستای این است که به روش عقلایی از خطا پرهیز شود و پرهیز از خطا به روش عقلایی در این رویکرد به معنای صحیح بودن گزاره نیست.
دانلود متن کامل مطالعۀ روش در اقتصاد
[۱] Data Collecting
[2] Hypothesis
[3] Testing the Hypothesis
[4] Theory
[5] Law
[6] Fundamental Ideas
اینکه چرا ایدههای فوق را بنیادین میدانند مسئلهای است که همواره بیپاسخ میماند و نظریهپردازان اصلی علوم، تمایل چندانی نسبت به ورود به این بحث ندارند[و نهایتاً با جملاتی نظیر «بدیهی است» پاسخ مخاطب را میدهند].
[۷] Discipline
[8] Attitude
[9] Scientific
[10] Reality
[11] Truth
[12] Rational Error Avoidance
البته برای واژۀ Rational، معقول ترجمۀ مناسبتری به نظر میرسد.