پاسخ:
سلام
ببخشید سریع نوشتم احتمالا غلطهای ویرایشی زیادی داشته باشم
با توجه به این پیش فرض که صبح تا ظهر و مشغول به کار در جایی هستید چند نکته و همین طور سوال، به ذهنم میرس. امیدوارم در کل براتون مفید باشه:
- اول استفاده ای که عصرها از وقتتون میکنید و همین طور میزان استراحتی که نیاز دارید قبل از هر چیز به مزاج و شخصیت شما بستگی داره یعنی اگر عادات شما عادات مثبتی باشه به تبع استفاده بیشتری از وقتتون میکنید و الا مقدار زیادی از وقت باقیمونده به هدر میره/ پس اگه دیدید وقتتون بصورت نامعقولی هدررفت زیادی داره حتما باید فکر اساسی ای کنید و مشکلاتتون رو حل کنید. البته در اینجا یکی دو نکته هست که فعلا شاید درست نباشه بگم.
- دوم اینکه کار بر روی مباحث علوم انسانی اسلامی اگر به عنوان این هست که دغدغه شماست و دنبال این جور بحث ها هستید یک کار اساسی باید انجام بشه که نسبتا طولانی مدت هست اما اگر مسئله دغدغه نیست اهداف دیگری دارید بحث فرق خواهد.
- اگر دغدغه شما هست باید چند نکته اساسی رو در این زمینه دقت داشته باشد تا ضریب خطاتون به مرور پایین بیاد:
1.در علوم انسانی اسلامی یک بخش مربوط به تراث اسلامی است. یعنی باید دستی در فقه و اصول و فلسفه داشته باشید. حد اقل تا پایه 10 باید درس ها رو خوب بخونید. در کنار این باید از مباحثی که در فلسفه ی فقه و اصول مطرح میشه مطالعه داشته باشید یعنی مثلا تحلیلی از مفاهیمی همچون سیره عقلا، عرف، بنای عقلا، مصلحت، عقل، .. بدست بیارید و از جایگاه امثال این بحث ها رو در فقه و اصول درک خوبی پیدا کنید. همین طور باید با مذاق شریعت آشنا بشید باید کم کم طوری بشه که یه ذوق فقهی اصولی پیدا کنید. دقت هم داشته باشید که یک دفعه ای سر خودتون رو شلوغ نکنید که زدگی براتون بیاره بلکه کم کم در کنار درس ها سعی کنید درکی از چنین مفاهیمی بدست بیارید یعنی طوری باشه که بصورت جنبی به این جور چیزها بپردازید مثلا میتونید از طریق پرسش از استاد، خوندن یه مقاله دراین زمینه ها در روزهای تعطیل و خلاصه هر وقتی که خالی شد یا امکانش بود
با توجه به وقت شما فکر کنم اگه عصر ها یه درس فقه و یه در اصول برید خوب هست فلسفه رو هم برای پنجشنبه و جمعه ها بذارید.
فقط دقت داشته باشد در موقع خوندن مطالب اگر فکر کردید که بعضی مطالب به هم ربط دارن حتما پیگیری کنید و ربطش رو مشخص کنید یا اگر سوالی براتون پیش اومد لازم هست که سوالاتتون رو پیگیری کنید و نیز همه سوالهاتون رو از استاد نپرسید بلکه بعضی سوالها رو خودتون روش کار کنید یعنی هر جا دیدید که ذهنتون پیشروی داره جلوی فعالیت ذهنیتون رو به هیچ وجه نگیرید .حتما پیشروی ذهنیتون رو ادامه بدید این یه نکته کلیدی هست.
- نکته دیگه ای که میخواستم بگم و درواقع مقدم بر نکته قبلی است این هست که قبل از هر چیز اونچیزی که ضامن موفقیت شما هست شخصیت شما هست. نوع برخورد شما با مسائل و سوالهایی که پیش میآید خیلی مهم هست. اگه بتونید در برخوردتون با مسائل وسوالهایی که براتون پیش میاید منطقی برخورد کنید یعنی هم عقلتون رو بکار بگیرید و هم از وجدانتون رو بکار بگیرید امید این هست که بعد مدتی نکاتی رو متوجه بشید که عادتا بیشتر اهل علم به اونها توجه نمیکنند. همین طور باید کم کم با تجربه و نیز فکر یاد بگیرید که سالهای کلیدی ای رو برای خوتون مطرح کنید تا کم کم بتونید به جوابهای کلیدی ای برسید.
این مهم هست که تا مطلبی رو نفهمیدید تصدیق نکنید بلکه دقیقا باید بفهمید که چی خوندید یا چه چیزی رو قبول یا رد کردید.
برای اختصار موارد دیگه رو به خودتون میسپارم و بصورت کلی میگم شخصیت و ارزشها و اخلاقی علمی و شخصیتی شما نکته کلید و طلایی در تعیین قله ای است که شما میتونید به اونها برسید.
گاهی اوقات در مسائل علمی و ریزه کاری ها کار به جایی میرسه که تنها افرادی که دو ویژگی وجدان قوی و ذهن تیزی دارن میتونن پیشروی کنن.
- یک نکته کلان دیگه که به ذهنم میرسه در مورد مطالعه روی افکار شخصیت هایی است که قوی ترین حرف ها رو دراین حیطه ها ارائه کردن. امام خمینی ، مقام معظم رهبری ، علامه طباطبایی و شهید مطهری کلیدی ترین افراد هستند.
اما برای شروع اول باید با کتابهای شهید مطهری آشنا باشید بعد علامه طباطبایی و بعد رهبری و در نهایت امام خمینی هست. مبانی علوم انسانی اسلامی دست علامه طباطبایی است. شهید مطهری مقدمه ورود به افکار و آثار علامه طباطبایی است و امام خمینی قله ای است که افکار علامه طباطبایی به اونجا ختم میشه و رهبری هم به نوعی هم در ذیل تفکرات علامه طباطبایی و هم در ذیل تفکرات امام خمینی تعریف میشه در عین اینکه ابعادی در کارهای ایشون هست که شاید در بقیه نباشه.
(البته بنده در مورد افکار شهید صدر اطلاع زیادی ندارم)
برای مطالعه افکار این افراد روزی نیم ساعت هم بصورت مستمر وقت بگذارید بسیار خوب است اما اول از شهید مطهری شروع کنید.
نکته بسیار بسیار مهم دیگه مسئله استعداد شناسی هست(این رو بعدا اگر فرصت شد توضیح میدم).
نکته دیگه اینکه مباحثه آگاهانه ای باید داشته باشید و لو اینکه هر دوسه روز بحث هایی رو که خوندید به یکی بگید یعنی اول درس رو در حد وسعتون بفهمید و جمع بندی مختصری کنید ثانیا به یکی دیگه بصورت مباحثه ای بگید.
خلاصه : اگه بتونید روزانه یه فقه و یه اصول برید و در آخر هفته فلسفه بخونید در کنارش یه شخصیت خوب و کنجکاو و دقیق و فعال از خودتون بسازید و یه سری کارهای جنبی رو رعایت کنید به نظر میرسه که امکانش هست اگر چه زمان بیشتری طول میکشه.(البته این رو باید بیشتر باز کنم)
اگرچه اگه میتونستید حداقل تا پایه 10 رو تمام وقت کار علمی میکردید ضمانت خیلی بیشتری داشت کما اینکه توصیه بسیاری از اساتید نیز همین هست.
بحث علوم انسانی اسلامی بحث زمان بر و نیاز به دقتهای زیادی است.
البته نمیدونم چقدر تونستم مطلب رو برسونم اگر خواستید بیشتر توضیح میدم اما دقت داشته باشید که حتما بایکی دو تا مشاور خوب دائما در ارتباط باشید و دائما مشکلاتتون رو با اونها در میان بذارید مثلا در مرکز مشاوره حوزه اساتید خوبی هستن یا در حوزه معصومیه هم همین طور.