رصد فکر

افکار و تازه های فکر در حوزه علوم انسانی اسلامی

رصد فکر

افکار و تازه های فکر در حوزه علوم انسانی اسلامی

رصد فکر

این وب سایت برای اهداف زیر تاسیس شده:
1. جمع آوری گزیده افکار و نظرات کسانی که در زمینه علوم انسانی اسلامی و تولید علم حرفی برای گفتن دارن. 2. بررسی افکار و نظرات اشخاص و جریاناتی که در روند کشور تاثیر دارند. 3. تحلیل ها و نقدهایی که در حیطه این افکار و آثار وجود داره. 4. آوردن یک سری نکات که در حیطه شناخت منطق فکری متفکران و علوم اسلامی کمک میکنن.

آخرین مطالب (به ترتیب)
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب (به ترتیب)
آخرین نظرات
  • ۲۸ تیر ۰۰، ۰۷:۴۸ - ابی
    عالی
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۸، ۱۵:۰۹ - علی رحمانی پور
    سپاس
  • ۲۳ فروردين ۹۸، ۰۴:۲۴ - سجاد
    منابع؟
  • ۱۰ مهر ۹۷، ۱۶:۵۸ - خانم معلم
    لایک
  • ۳۰ دی ۹۵، ۱۶:۵۰ - ..جهان ..
    افسوس
  • ۲۱ دی ۹۵، ۱۱:۵۱ - ..جهان ..
    احسنت
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل

۰

چندین دهه است که تاریخنگاری فلسفه اسلامی در ایران به تبع کشورهای عربی آغاز شده است و تاکنون نیز چندین کتاب درباره تاریخ فلسفه اسلامی به زبان فارسی تحریر شده است. برخی از این آثار البته از سر تعمق در فلسفه و ادوار مختلف آن نگاشته شده و دست کم تحریر دقیقی از منظومه های فلسفی فیلسوفان اسلامی در آنها ارائه شده است. شاید بهترین نمونه ها کتاب ماجرای فکر فلسفی استادمان جناب آقای دکتر ابراهیمی دینانی باشد که خود از مهمترین فیلسوفان و متفکران در حوزه فلسفه اسلامی در ایران به شمار می آیند و دانشی گسترده در ادبیات فلسفی اسلامی دارند.

در کشورهای عربی شاید حجم تاریخ نگاری فلسفه اسلامی بسیار گسترده تر از ایران باشد؛ اما بی تردید تعمق فلسفی که در استادان فلسفه در ایران در حوزه فلسفه اسلامی وجود دارد، در هیچ یک از کشورهای اسلامی مانندی ندارد و این امر به دلیل تداوم حیات فلسفی در سرزمینمان است.

با این وصف یک تفاوت عمده در این میان وجود دارد و آن اینکه در کشورهای عربی و به ویژه در مصر و لبنان توجه به تفکر فلسفی فیلسوفان حاشیه ای در تمدن اسلامی بیش از ایران مد نظر است. فی المثل درباره ابوالبرکات بغدادی چندین کتاب به زبان عربی منتشر شده، در حالی که در ایران ظاهرا کتابی مستقل به او اختصاص نیافته است. فیلسوفان مکتب مسیحی بغداد هم به همین اندازه مورد بی مهری اند و شاید کمتر نوشته ای را به زبان فارسی درباره محفل منطقی و فلسفی یحیی بن عدی در ایران بتوان یافت. مجموعا نوشته هایی که به زبان فارسی درباره فیلسوفان و منطقیانی مانند کندی، ابو زید بلخی، ابو بشر متی بن یونس، ابو الحسن عامری، ابو علی مسکویه، ابو سلیمان سجستانی و شاگردان محفل او که بیشتر اینها هم ایرانی اند، در دست است بسیار اندک است و می توان گفت که قابل ذکر نیست.

تنها استاد دینانی به شماری از این متفکران عنایتی در تاریخ فلسفه خود نشان داده اند. حتی درباره فیلسوفان مکتب خراسانی ابن سینا و یا ناقدان او مانند ابو البرکات بغدادی و یا فیلسوفان حوزه های دیگر فلسفی همانند ابن میمون و یا فیلسوفان مغرب و اندلس اسلامی مانند ابن باجه، ابن طفیل و ابن رشد هم کمتر پژوهش مستقل و درخوری نوشته شده است. شاید به دلیل اهمیتی که عربها و عمدتا مغاربه به ابن رشد می دهند، کم و بیش در سالهای اخیر عنایتی به این فیلسوف در ایران هم دیده می شود؛ گرچه چندان فلسفه او جدی گرفته نمی شود. درباره متکلمان فیلسوف هم، اگر فخر رازی را استثنا کنیم، تقریبا هیچ نوشته مستقل و مفیدی درباره اندیشه های فلسفی کسانی مانند طبقه استادان و معاصران فخر رازی و یا شاگردان و متأثران از او دیده نمی شود؛ گرچه عنایتی کم و بیش فی المثل به کاتبی قزوینی و یا اثیر الدین ابهری در سالهای اخیر صورت گرفته است.

البته بسیاری از متون فلسفی متفکران و فیلسوفان عصر پیش از خواجه نصیر منتشر شده و امکان تحقیقات تکنگاشت محور درباره آنها وجود دارد؛ گو اینکه هنوز بسیاری از متون فلسفی دیگر هم در انتظار نشر و تحقیق اند. آثار فلسفی و یا در ارتباط با محور موضوعات فلسفی بسیاری از سده های نخستین در اختیار است که نیازمند تحلیل و بررسی های مقایسه ای اند و برای نگاشتن تاریخ جامع فلسفه اسلامی باید مورد توجه قرار گیرند. آثار عامری عمدتا وسیله محققان غربی و یا عرب مورد عنایت قرار گرفته اند و یا در مورد کسی مانند ابن هندو شاید هیچ کاری به زبان فارسی صورت نگرفته است. تنها محققی که در ایران عنایتی شایسته به متون فلسفی و منطقی فیلسوفان درجه دوم و یا پیرامونی داشته است، استاد مرحوم دانش پژوه بود که با همت بلندی که داشت، بسیاری از رساله های آنان را شناسایی و بعضا به چاپ سپرد. وی به فلسفه عملی در کنار نوشته های منطقی و فلسفه نظری نیز عنایتی تمام داشت و در کتابها و مقالات متعدد خود دست کم مقدمات تحقیقات بعدی را به دست داد. دانش پژوه اصولا به فلسفه اسلامی و تاریخ ادبیات فلسفی علاقه ای ویژه داشت و در انتشار برخی از متون تاریخ فلسفه اسلامی و تراجم احوال فیلسوفان تلاشی گسترده کرد و چندین متن مهم را در همین رابطه منتشر نمود. وی فهرستی از فیلسوفان را در آغاز تصحیح ترجمه نزهة الأرواح به دست داده که بسیار حائز اهمیت است و به ویژه در مقالات و مقدمه های کتابهایی که به چاپ می رساند نکات کتابشناختی مهمی را درباره نوشته های فلسفی و منطقی فیلسوفان ناشناخته و یا کمتر شناخته به دست داد؛ با این وصف کار او صرفا مقدمه ای بود برای بررسیهای عمیقتر درباره این نوشته ها و به دست دادن زمینه ای برای تاریخنگاری جامع فلسفه اسلامی در آینده. 
مشکل اینجاست که سیطره حکمت متعالیه صدر المتألهین در سده های اخیر در ایران و به ویژه در چند دهه اخیر راه را تا اندازه زیادی برای مطالعات فلسفی جامعتر و با رویکردی تاریخی بسته است و یا آن را بسیار کم اهمیت جلوه می دهد. قاعده چون که صد آمد نود هم پیش ماست درباره فلسفه آخوند به گونه ای تطبیق یافته است که اهمیت آثار فلسفی فیلسوفان گذشته را تا اندازه زیادی از یاد برده است. خوشبختانه در مورد شهاب الدین سهروردی شیخ اشراق و آن هم به دلیل عنایتی که خود ملا صدرا از یک سو به او دارد و نیز توجهی که در دهه های اخیر به دلایل مختلف و گاه ایدئولوژیک و سیاسی به حکمت موسوم به اشراق شده و هانری کوربن هم در آن بی اندازه مؤثر بوده، عنایت به مبانی فلسفه او در ایران کم و بیش در محور مطالعات فلسفی بوده است و حتی شاید بیش از ابن سینا. البته بسیاری از آثار ابن سینا و یا منسوب به او منتشر شده و فهرست دقیق و عالمانه ای هم وسیله مرحوم یحیی مهدوی برای آثار ابن سینا ارائه شده است و همینک نیز انجمن حکمت کار بزرگی را آغاز کرده و قصد دارد دوره آثار او را دیگر بار منتشر کند. شنیده ام که فهرست جامعی هم برای نسخه های خطی نوشته های فلسفی در کتابخانه های ایران در دست تألیف دارند که این البته خبری بسیار مسرت بخش است. 
حتی از نقطه نظر شناخت اندیشه های فلسفی ملا صدرا و منابع کتاب اسفار، شایسته است که به فیلسوفان سده های دورتر توجه بیشتری نشان دهیم و به دقت ادبیات فلسفی آنان را محل توجه قرار دهیم؛ خاصه که ملاصدرا در کتاب اسفار سخت ملتزم به نقل از آثار گذشتگان است و لو اینکه همه جا منابع خود را به دست نمی دهد. 


اما مشکل تنها میزان شناخت منابع کهن فلسفی و یا آشنایی با اندیشه های فلسفی فیلسوفان کهن اسلامی نیست. سیطره فلسفه ملا صدرا بر حوزه های دینی و فلسفی ما موجب شده است که مسائل فلسفی آثار فیلسوفان اسلامی گذشته در پیش زمینه فلسفی خود دیده نشوند. در بسیاری از مسائل فلسفی و یا در تفسیر متون فلسفی، ما حتی آثار فارابی و ابن سینا را در چارچوب فلسفه ملا صدرا و منظر فلسفی او می بینیم و گاهی توجهی به تحولات معنایی اصطلاحات و مفاهیم فلسفی در طول دوران اسلامی نداریم. این امر به شدت تاریخنگاری فلسفه را در میان ما با مخاطره روبرو کرده است؛ کما اینکه گاه به شدت تحت تأثیر تصویر تاریخی ای هستیم که ملا صدرا از فلسفه های مشایی و اشراقی به دست داده و گاه بیش از اندازه به این تصویر پردازی ها اعتنا کرده ایم. این امر در مورد تصویری که از متکلمان اسلامی داریم هم صادق است و گاه به تبع آثار فلسفی و به ویژه آثار فلسفی ملا صدرا دچار نوعی پیش داوری درباره متکلمان و عقاید آنان هستیم و تلاشی برای شناخت آرای کلامی / فلسفی آنان بر اساس متون کلامی خود متکلمان نداریم. بسیاری از آنچه فی المثل درباره آرای کلامی اشعریان در آثار فلسفی دیده می شود پاره های گسسته از منظومه های کلامی متفکران اشعری است که در سیاق خود خوانده و قرائت نشده و متأثر از داوریهای فیلسوفان درباره آنان است. کتابهای ملل و نحل و عقاید نگاری در بروز این مشکل سهمی مهم داشته اند و چارچوب بندی ها و ساده سازی های مسائل که در این دست کتابها و در بسیاری از موارد توأم با بی دقتی دیده می شود، بر آثار فلسفی متأخران تأثیر تمام گذاشته و ما هم گاه متأثر از همین نوشته ها درباره متکلمان اشعری و معتزلی حکم می کنیم؛ بدون آنکه شناخت دقیقی از منظومه های کلامی این متکلمان در سیاق تاریخی خودشان و در چارچوب تحولات مفهومی مسائل داشته باشیم. به طور خاص بسیاری از آنچه در کتابهای علامه حلی و حتی فخر رازی درباره ابو الحسین بصری معتزلی دیده می شود، با آنچه از عقاید کلامی او در آثار شاگرد مکتب او یعنی ملاحمی موجود است، تطبیق نمی کند و یا با بی دقتی توأم است. راه حل این مسئله بازخوانی آثار کلامی و فلسفی است. فی المثل بازخوانی آثار متعدد فارابی و تلاش برای درک فلسفه او در چارچوب فلسفه دوران او و بدون خلط مباحث فی المثل درباره وجود و ماهیت و یا بحث از نفس با آنچه بعدها در مکاتب فلسفی متأخرتر و از جمله در فلسفه آخوند ارائه شده است، امری است بسیار ضروری. پس از این می کوشم جوانب دیگری از ضرورتهای تاریخنگاری فلسفه اسلامی را از همین نقطه نظر دنبال کنم و نکاتی را ارائه دهم انشاء الله ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی