رصد فکر

افکار و تازه های فکر در حوزه علوم انسانی اسلامی

رصد فکر

افکار و تازه های فکر در حوزه علوم انسانی اسلامی

رصد فکر

این وب سایت برای اهداف زیر تاسیس شده:
1. جمع آوری گزیده افکار و نظرات کسانی که در زمینه علوم انسانی اسلامی و تولید علم حرفی برای گفتن دارن. 2. بررسی افکار و نظرات اشخاص و جریاناتی که در روند کشور تاثیر دارند. 3. تحلیل ها و نقدهایی که در حیطه این افکار و آثار وجود داره. 4. آوردن یک سری نکات که در حیطه شناخت منطق فکری متفکران و علوم اسلامی کمک میکنن.

آخرین مطالب (به ترتیب)
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب (به ترتیب)
آخرین نظرات
  • ۲۸ تیر ۰۰، ۰۷:۴۸ - ابی
    عالی
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۸، ۱۵:۰۹ - علی رحمانی پور
    سپاس
  • ۲۳ فروردين ۹۸، ۰۴:۲۴ - سجاد
    منابع؟
  • ۱۰ مهر ۹۷، ۱۶:۵۸ - خانم معلم
    لایک
  • ۳۰ دی ۹۵، ۱۶:۵۰ - ..جهان ..
    افسوس
  • ۲۱ دی ۹۵، ۱۱:۵۱ - ..جهان ..
    احسنت
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل

آخرین مطالب / استفاده از مطالب این وب سایت با ذکر منبع بلا مانع است

۹ مطلب با موضوع «فلسفه :: فلسفه اسلامی :: نقد فلسفه اسلامی» ثبت شده است

اگر بگوییم امثال هشام بر ضد فلسفه ردیه نوشتند باید بگوییم ائمه(ع) ما مثل امام صادق(ع) هم در رد کلام سخن فرمودند. اگر بگوئید اینها رد اصل کلام نیست بلکه رد آراء باطل است، عین این سخن در مورد فلسفه هم جاری است.

*برخی از مخالفان فلسفه مدعی هستند که به دستور بنی امیه و بنی عباس متون فلسفی یونانی ترجمه شد و با این عقیده در پی القای این مطلب هستند که فلسفه به دستور مخالفان اهل بیت(ع) برای کم کردن اعتبار اهل بیت(ع) و مخالفت با دین اسلام نشر و گسترش داده شد؟ پاسخ شما به این گروه چیست؟ برخی دیگر اشکال کرده اند که..

(رصدفکر: دوستان دقت داشته باشن که در منتقدین به فلسفه چند نظر و جریان وجود داره بعضی میگن باید این فلسفه چون در علوم انسانی ناکارآمد هست باید کلا کنار گذاشته بشه بعضی دیگه میگن درسته که در علوم انسانی ناکارآمد هست اما  اگه بعضی مباحثش پیگیری بشن درعلوم انسانی هم کارآمدخواهد بود بعضی هم که فلسفه ملاصدرا و کلا فلسفه رو قبول ندارن و میگن خانه از پای بست ویران است -البته چند نظر دیگه هم هست که فعلا نیازی به مطرح کردن اونهانیست-

در این جا ما نظر یکی از منتقدین که جناب استاد میرباقری هست رو آوردیم و سعی میکنیم نظر باقی منتقدین رو هم بیاریم؛ البته منتقدینی که عرفا از طرفداران فلسفه هستند)

(رصدفکر: دوستان دقت داشته باشن که در منتقدین به فلسفه چند نظر و جریان وجود داره بعضی میگن باید این فلسفه چون در علوم انسانی ناکارآمد هست باید کلا کنار گذاشته بشه بعضی دیگه میگن درسته که در علوم انسانی ناکارآمد هست اما  اگه بعضی مباحثش پیگیری بشن درعلوم انسانی هم کارآمدخواهد بود بعضی هم که فلسفه ملاصدرا و کلا فلسفه رو قبول ندارن و میگن خانه از پای بست ویران است -البته چند نظر دیگه هم هست که فعلا نیازی به مطرح کردن اونهانیست-

در این جا ما نظر یکی از منتقدین که جناب استاد میرباقری هست رو آوردیم و سعی میکنیم نظر باقی منتقدین رو هم بیاریم؛ البته منتقدینی که عرفا از طرفداران فلسفه هستند)

..فلسفه اسلامی برای حضور در گزاره های علوم فرودستی و پشتیبانی تئوریک از علومی مانند علوم انسانی، نیازمند بهره گیری از لوازمی است که حکمت صدرایی از آن لوازم به دلیل منطق و روش حاکم برآن، برخوردار نیست..

نتیجه تصویری برای حجت الاسلام میرباقری

(رصدفکر: خیلی وقت بود که میخواستیم درباره فلسفه مبتنی بر ولایت که آقای میرباقری چند سالی هست که مطرح میکنند و در بسیاری از سخنرانی هایی که برای طلاب دارن با تصریح و بدون تصریح به اون اشاره میکنند و البته شواهد بسیاری هم از روایات و ادعیه بر اثبات حرفهای خودشون میارن بمطلبی بذاریم که الان در منظر شما قرار میدیم. امیدوارم این مقاله براتون مفید باشه. یه جورایی آقای میرباقری اعتقاد دارن که فلسفه باید با این دیدگاه نوشته بشه و فلسفه موجود که ما با عنوان فلسفه اسلامی میشناسیم با این دید همخوان نیست.)

اصلی ترین محصول فکری اندیشمند گرانمایه مرحوم علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی(ره)، بنیانگذار دفتر فرهنگستان علوم اسلامی، دستیابی به فلسفه مهندسی توسعه اجتماعی یا فلسفه شدن یا همان «فلسفه نظام ولایت» است که بر اساس آن معقولیت مهندسی اسلامی جامعه، جهت «ارتباط روشمند دین» با «مهندسی اجتماعی» بیان می گردد. این امر به وسیله پایه ریزی روش عام و روشهای خاص بر پایه این فلسفه امکان پذیر می شود. «فلسفه شدن» فلسفه ای کاربردی است نه فلسفه ای صرفاً نظری چرا که به دنبال تعلیل و تحلیل موضوع خاصّی است که آن عبارتست از: «مهندسی اسلامی توسعه اجتماعی».

منبع: دائرة المعارف طهور

در این متن میخوانیم: چیستی و مراحل تطور نظریه عقل فعال/ براهین اثبات عقل فعال/ جایگاه وجود شناختی عقل فعال/ نظریه عقل فعال در بوته نقد و ارزیابی/ نتیجه گیری

مقدمه

نقشی که در فلسفه مشاء به عقل نسبت می دهند بسیار گسترده است، آنچنان که با هیچ موجود دیگری قابل قیاس نیست و می توان عقل فعال را مرکز و کدخدای عالم مادون قمر نامید. در این مقاله سؤال اصلی این است که عقل فعال در فلسفه مشاء چیست و نقش وجود شناختی و معرفت شناختی خود را چگونه ایفا می کند؟ در پاسخ به این سوال بر مفهوم عقل فعال به عنوان «موجود مجرد تام و مستقل از انسان» که عامل ایجاد کثرت در جهان مادیات و افاضه کننده صور علمی به انسان است، تکیه می شود. در این تحقیق در پنج قسمت به چیستی و مراحل تطور نظریه عقل فعال، برهانهای اثبات عقل فعال، نقش وجودی و نقش معرفتی عقل فعال و عقل فعال در بوته نقد و ارزیابی پرداخته می شود.

(رصدفکر: به هر دلیلی که بود چند سال پیش صحبت هایی از دکتر حسن عباسی در نقد فلسفه اسلامی و ملاصدرا روی سایت ها قرار گرفت که البته عکس العمل خیلی ها رو برانگیخت؛ از دوستداران فلسفه و مریدان بعضی فلاسفه بگیرید تا بعضی از اساتید فلسفه مثل حجة الاسلام خسروپناه، حجة الاسلام غرویان و سید رضی شیرازی و بعضی افراد دیگه.

اگرچه دکتر عباسی انسانی انقلابی و بسیار عملگراست و بحث های بسیار خوبی همچون فلسفه برای کودکان یا افسران استراتژیست رو نه فقط در تئوری بلکه در وادی عمل براه انداخت و یک قدم علمی فرهنگی دیگری در خدمت به این مملکت و نظام اسلامی برداشت اما در این صحبتها در کنار دغدغه های مثبتی که داشتند نقاط ضعفی هم بود که خودبخود باعث شد اعتبار ایشون حداقل در زمینه فلسفه در چشم حوزوی ها بسیار کم بشه. متن صحبت های 18 دقیقه ای ایشون رو اینجا براتون آوردم که میتونید در ادامه مطالب ببینید.

نکته ی دیگه ای که میخواستم بگم اینه دوستان دقت داشته باشن که بحث های ایشون رو بصورت علمی نگاه کنید و اگه اشکالی دارید تا حد ممکن بصورت علمی پاسخ بدید.. یه نکته دیگه هم هست که در ادامه مطلب نوشتم میتونید ببینید..)

دکتر عباسی: ..اما سوال من اینه که اگر حکمت فلسفه ملاصدرا توانایی داره لطف کنن، مطالبه کردیم، جلوی جریانی که توی دانشگاه علامه طباطبایی داره دیدگاه می‌لتون فریدمن رو توی مقررات زدایی داره سوار می‌کنه بر طرح تحول اقتصادی کشور، لطف کنن دوستان صدرایی ۲صفحه متن از دل اندیشه صدرا برای تحول اقتصادی توی فلسفه اقتصاد بدن..

موضوعات: قرآن میگوید حکمت نه فلسفه/ انقلاب ما صدرایی نیست/ فلاسفه صدرایی حرف جدید ندارند/ فلسفه صدرا توان تولید فلسفه مضاف و نظام های اقتصادی و غیره ندارد/ با فلسفه اسلامی یه بند گزاره نمیتوان اثبات کرد/ امام از صدرایی بودن عبور کرد/ فلسفه مسیر را کند میکند اما حکمت قرآنی نه/..

(رصدفکر: دوستان دقت داشته باشن که دکتر فیاض انسان بسیار دلسوز و انقلابی ای هستند. ما در اینجا تنها یک سری از تفکرات خاص ایشون رو گذاشتیم که البته شاید به مذاق بعضی خوش نیاد اما باید دقت داشته باشید که ایشون انسان دغدغه مند، متفکر و ولایی ای هستند.. لذا لطفا خالی الذهن صحبت های ایشون رو بخونید و بصورت علمی با این صحبت ها برخورد کنید. و همین طور کما اینکه قبلا گفتیم دقت داشته باشید که از چالش های اساسی که الان مطرحه اینه که فلسفه اسلامی آیا قدرت تولید علم در علوم اجتماعی و نظام سازی داره یا نه؟ و اگر داره پس چرا تا الان نشده؟ در اینجا افراد چند دسته شدن.. لذا بعضی اشکالات آقای فیاض در این "حیطه خاص" واقعا برای بسیاری جای تامل داره. ما در آینده به این سوال میپردازیم./ اگر نظری در تایید یا ردّ داشتید، حتما مطرح کنید دیگران هم ببینند)

دکتر ابراهیم فیاض: مشکل فلسفه ی صدرا را امروز اتفاقا در تشخیص آیت الله جوادی آملی می توان دید که یک نگاه کاملا محافظه کارانه نسبت به علم دارند و حتی علم جدید را کاملا قبول کردند به قدری که حتی غربی ها آن را قبول ندارند، و معتقدند این علوم، علوم الهی هستند و نقصان غربی ها در این است که این علوم تقلیلی هستند و به مبدا توجهی نداشته اند. و به نظر من این نوع تفکر هیچ گونه نقادی نسبت به علم ندارند و در نتیجه دچار رکود خواهیم شد. و این وضعی که دچار آن هستیم وضعیت بسیار وحشتناکی است و در نهایت تفکر صدرایی در حوزه ی اجتماعی ما را به دور می رساند که دور نیز مساوی با رکود است.

"آقای جوادی آملی دچار رکود است. رابطه مرید و مرادی در ایران به استبداد ختم می‌شود. اگر ساختار جمهوری اسلامی با همین جریان ها که در حال حاضر همه ی فرهنگستان و همه چیز در اختیارشان(شاگردان فردید و نصر) است جلو برود، همانند دوره ی صفویه با کله بر زمین خواهد خورد"

موضوعات: بزرگترین خطر برای هر انقلابی بازگشت به عقب است/ اخباریگری و ملاصدرا دو بال یک جریان انحطاطی در ایران است که هر دو به عرفان تقلیل می یابد/ صفویه بازتولید تئوریک بعد از مغولان و تیموریان بود/ ولایت فقیه از درون فلسفه ی اعتباری شیخ انصاری شکل گرفته است/ مشکل فلسفه ی صدرا را امروز اتفاقاً در تشخیص آیت الله جوادی آملی می توان دید/ مبنای انقلاب اسلامی، حکمت ابراهیمی بود/ حکمت همان فقه ماست، همان فقهی که امام آن را فقه باز می داند

(رصدفکر: در بخش اول این نوشته صحبت های آقای خسروپناه و انتقادهای دکتر فنایی اشکوری و حجة الاسلام دیرباز به این کتاب رو آوردیم در اینجا پاسخ های آقای خسروپناه رو مشاهده میکنید)

..حجت‌الاسلام خسروپناه خود را مأیوس از حکمت گذشته ندانست و با تصریح بر این‌که اندیشه فلسفه فلسفه اسلامی نوعی تکمیل و ترمیم کار گذشتگان است به بیان دلایل تغییر تعریف فلسفه در این اثر اشاره کرد و گفت: به نظرم تعریف گذشته نقص دارد نه برای این‌که چون از یونان آمده بخواهیم نقد کنیم، بلکه اشکالاتی داشت؛ یکی از آن اشکالات این بود ‌که تعریف، مبتنی بر پیش‌فرض‌هایی بود که اکنون تغییر کرده است..

(رصدفکر: این نوشته مناظره حجة الاسلام خسروپناه با منتقدینش درباره دیدگاه ایشان در کتاب "فلسفه ی فلسفه اسلامی" است. در اینجا آقای خسروپناه در کنار اشاره به کمبودهایی که فلسفه اسلامی دارن یه سری مباحث جدیدی رو مطرح میکنند که به گفته خودشون باید به فلسفه اضافه بشه البته این نکات تنها چند نکته نیستند بلکه به تاسیس چند علم جدید منجر میشن و هم چنین به نقدهایی که به کتابشون و نظریه هاشون میشه هم پاسخ میدن که بسیار خوندنیه/ توصیه ما به دوستان اینه که حتما این مطلب رو بخونید که واقعا قابل استفاده ست

در این بخش تنها صحبتهای آقای خسروپناه و انتقادهایی که به ایشون شده رو میاریم و در بخش دوم پاسخ های ایشون به انتقادها رو..)

..خسروپناه: ..با این نگاه به نوآوری سومی رسیدیم و آن تعریف جدید از حکمت اسلامی است؛ البته یک نگاهی به حکمت در قرآن و سنت داشتم و نیز نگاهی به عقل که به این نتیجه رسیدم بهتر است فلسفه را به دانشی که از احکام و عوارض وجود انضمامی انسان بحث می‌کند، تعریف کنم که البته برای آن هم ملاک‌هایی همچون ملاک تعریف، ملاک بداهت، ذاتیات فلسفه، ملاک تمایز علوم و موضوع علم را مطرح کرده‌ام...

موضوعات: تشریح مباحث مطرح شده در این کتاب/ نقد حجت‌الاسلام دیرباز بر کتاب فلسفه فلسفه اسلامی/ نقد دکتر فنایی بر کتاب فلسفه فلسفه اسلامی

بعد از این که مشروطه به وجود می‌آید اصولی‌هایی که آمدند فلسفه ملاصدرا را با اصول شیخ انصاری تلفیق کردند، باز هم یک نوع انحطاط را رقم زدند و گروه مشروطه‌ای‌ها را پدید آوردند؛ یعنی آقای نائینی و آخوند خراسانی که بعد هم هر دو پشیمان شدند. این‌ها فلسفه ملاصدرا را با اصول تلفیق کردند و آن پیشرفت فلسفه اعتباری را که شیخ انصاری ایجاد کرده بود نابود کردند.
 هم علامه در حاشیه خود بر کفایه و هم امام در رسائل خود این‌ها را نقد کردند که چرا فلسفه وجودشناختی را وارد اصول فقه کرده‌اند.
این انحرافی بود که ایجاد شد و هم امام و هم علامه طباطبایی برای این که آن فلسفه اعتباری را به ظهور برسانند این انحراف را نقد کردند.

ادامه مطلب + نقد این صحبت دکتر فیاض در ادامه مطلب