(رصدفکر: اگر چه دکتر فنایی اشکوری علی رغم تالیفات و تحقیقات بسیار خوبی که در زمینه فلسفه دارن هنوز شناخته شده نیستند اما شاید بسیاری از شما متوجه شده باشند که الان دکتر فنایی اشکوری هم یکی از کسانی است بطور جدی در علوم انسانی حرف برای گفتن دارن، صحبت هایی که حتما باید شنید. لذا ما لازم دیدیم که یک مطلب دیگه هم از ایشون بذاریم تابیشتر با تفکرات ایشون آشنا بشید)
منبع: سایت دکتر فنایی اشکوری
دکتر محمد فنایی اشکوری، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) در تبیین تقسیمبندی علوم اظهار کرد: علم به معنای science در تقسیم اولیه به دو بخش تقسیم میشود: علوم طبیعی و علوم انسانی. در اسلامی سازی علوم طبیعی، دو بحث مطرح است؛ یکی اسلامیسازی محتوای این علوم، دیگری اسلامیسازی جهانبینی حاکم بر علوم.
وی افزود: به نظر بنده در مورد اسلامیسازی محتوای علوم طبیعی، نمیتواند بحث جدی وجود داشته باشد؛ به این دلیل که علوم طبیعی، روش خاص خودشان را دارند و اسلامی و غیراسلامی درباره روش علوم طبیعی معنا ندارد. اگر یک نظریه در علوم طبیعی به شواهد تجربی مستند باشد، به عنوان یک نظریه علمی پذیرفته میشود و لازم نیست مستند به دلیل و منبع شرعی باشد.
دکتر محمد فنایی اشکوری، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) در تبیین تقسیمبندی علوم اظهار کرد: علم به معنای science در تقسیم اولیه به دو بخش تقسیم میشود: علوم طبیعی و علوم انسانی. در اسلامی سازی علوم طبیعی، دو بحث مطرح است؛ یکی اسلامیسازی محتوای این علوم، دیگری اسلامیسازی جهانبینی حاکم بر علوم.
وی افزود: به نظر بنده در مورد اسلامیسازی محتوای علوم طبیعی، نمیتواند بحث جدی وجود داشته باشد؛ به این دلیل که علوم طبیعی، روش خاص خودشان را دارند و اسلامی و غیراسلامی درباره روش علوم طبیعی معنا ندارد. اگر یک نظریه در علوم طبیعی به شواهد تجربی مستند باشد، به عنوان یک نظریه علمی پذیرفته میشود و لازم نیست مستند به دلیل و منبع شرعی باشد. یک فرضیه، نظریه، قانون، و گزاره علمی مادام که مخالف صریح تعلیمی از تعالیم دین نباشد ارزش علمی دارد و اسلامی سازی آن معنا ندارد. البته به ندرت ممکن است تعارضی بین یافته های علمی و تعالیم اسلامی پیش آید. در موردی که تعارضی پیش آید البته باید به رفع تعارض پرداخت یا از طریق بازنگری در اعتبار آن یافته علمی و یا از راه بازنگری در فهم ما از متن دینی.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه روش علم طبیعی، مستند به نقل یا وحی نیست، عنوان کرد: بنابراین در محتوای علوم طبیعی نمیتوان اسلامیسازی کرد. متدولوژی علوم طبیعی، یک متدولوژی تجربی است، اما درباره مبانی علوم طبیعی و به تعبیری درباره جهانبینی حاکم بر علوم طبیعی، میتوان بحث اسلامیسازی را طرح کرد.
فنایی اشکوری بیان کرد: جهانبینی حاکم بر علوم طبیعی میتواند مختلف باشد: بینش اسلامی، بینش سکولار، بینش مادی یا ماتریالیستی میتوانند بر علوم طبیعی حاکم باشند. در حقیقت این بحث، خارج از خود علوم است و مربوط به مبانی فلسفی علوم میشود. همچنین استنتاجات فلسفی که میتوان از علوم داشت نیز میتوانند متصف به وصف اسلامی، سکولار یا مادی باشند.
وی اظهار داشت که در مبانی و همچنین استنتاجات حاصل از علوم باید جهانبینی را اسلامی کنیم. جهانبینی حاکم در علم امروز جهانبینی مادی و سکولار است. برخی از استنتاج های فلسفی که از علوم می کنند با بینش اسلامی ممکن است ناسازگار باشد. این امر البته ربطی به خود علوم ندارد و خود علوم از این حیث ساکت هستند. ازاین رو نمیتوان خود علوم طبیعی از جمله فیزیک، شیمی یا زیستشناسی را اسلامی یامسیحی یا مادی کرد؛ یعنی به عبارت دیگر ما نمیتوانیم در محتوای علوم طبیعی دخالت کنیم و اساساً اسلامیسازی درباره محتوای علوم طبیعی بی وجه است.
6.عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ادامه داد: اگر ما اعتقاد به خداوندی داشته باشیم که این جهان را آفریده است، یا اگر ما چنین اعتقادی نداشته باشیم و تفکر مادی داشته باشیم، این در نحوه تلقی ما از علوم تأثیرگذار خواهد بود؛ مثلا اگر ما تفکر مادی داشته باشیم، میگوییم: فرضیه «بیگ بنگ» پیدایش عالم هستی را برای ما تفسیر میکند.
7. فنایی اشکوری با بیان اینکه در صورت اعتقاد به تفکر مادی، پیدایش عالم را از آن انفجار مهیب اولیه خواهیم دانست، گفت: اما در صورتی که ما تفکر اسلامی داشته باشیم، ممکن است به تئوری بیگبنگ برسیم، ولی مبدأ پیدایش جهان را این حادثه نخواهیم دانست، بلکه معتقد خواهیم شد که این عالم را خداوند متعال آفریده است.
8. وی ادامه داد: در اینصورت، حادثه بیگبنگ یک رویداد طبیعی است و اگر این فرضیه صحیح باشد، این حادثه منشأ پیدایش کیهان کنونی است که ما در آن زندگی میکنیم، نه اینکه ما اعتقاد پیدا کنیم که حادثه بیگبنگ، منشأ پیدایش اصل هستی باشد؛ در هر حال این دو نوع استنباط به خود تئوری بیگبنگ مستند نیست و خارج از آن تعریف میشود.
9. این پژوهشگر دینی تأکید کرد: تئوری بیگبنگ میگوید: نظم کنونی جهان با چنان حادثهای اتفاق افتاده است، ولی اینکه آیا عالم خدایی دارد یا خیر؟ همچنین اینکه آیا خود آن اتفاق، معلول اراده الهی بوده است یا خیر؟ در رابطه با چنین سؤالاتی، خود تئوری ساکت است، بلکه دیدگاه فلسفی ما و جهانبینی ماست که به ما تفسیر مادی یا تفسیر الهی از جهان میدهد.
10. عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به علوم انسانی گفت: اولا باید دانست که علوم انسانی و اجتماعی به دقت علوم طبیعی نیست و تمام اندیشمندان بر این مطلب اتفاق نظر دارند. روش تحقیق یا متدولوژی قاطعی در علوم انسانی وجود ندارد. در ساختن علوم انسانی از جمله جامعهشناسی، روانشناسی، علوم سیاسی، حقوق، اقتصاد، و تعلیم و تربیت هم مشاهدات و تجربیات ما و هم اعتقادات، باورها و ارزشهای ما دخالت دارند.
11. فنایی اشکوری عنوان کرد: البته این مطلب در مقام نظر به راحتی قابل اثبات است، اما در مقام عمل به سادگی نمیتوان مشاهدات و اعتقاداتی که در ساختن علوم انسانی دخالت دارند را از یکدیگر تفکیک کرد. به لحاظ نظری میتوان اینگونه تقسیمبندی کرد که آن بخش از علوم انسانی که صرفا تجربی هستند؛ یعنی آن بخش از قضایا یا نظریات علوم که مستند به تجربه هستند، آنها نیز قید اسلامی و غیراسلامی ندارند و برای ما قابل قبول هستند. میزان اعتبار آنها وابسته به قوت شواهد مثبت آنهاست.
12. وی اضافه کرد: اما آن بخش که تجربی نیستند؛ یعنی در علوم انسانی فرضیاتی ارائه شده است که متأثر از باورهای ماست؛ چه باورهای دینی، چه باورهای فلسفی، چه باورهای معرفتشناختی، چه باورهای ارزشی و اخلاقی. این باورها ممکن است سکولار، مادی، کمونیستی یا اسلامی باشند و اعتقاد به هر یک، نتیجه خاصی را به دنبال خواهد داشت.
13. این پژوهشگر دینی با بیان اینکه اقتصادی که مبتنی بر دیدگاه مارکسیستی است یا دیدگاهی که یک طرفدار اقتصاد سرمایهداری به آن قائل است، با دیدگاهی که اسلام درباره اقتصاد دارد متفاوت است، تصریح کرد: مشکلی که در علوم انسانی وجود دارد این است که مرز قضایای تجربی و قضایای غیرتجربی یا متأثر از باورها و پیشفرضها در علوم انسانی به طور صد در صد مشخص نیست و در آثار علوم انسانی و در کلاس های درس همه آنها را به عنوان علم بخورد خواننده یا دانشجو می دهند.
14. فنایی اشکوری افزود: از این جهت تعیین دقیق قضایای تجربی محض که برای همه انسان ها از اعتبار یکسان برخوردارند و اعتقادات ما در آن دخالت ندارد دشوار است؛ چنانکه تعیین دقیق قضایایی که متأثر از ایدئولوژی و جهانبینی هستند نیز آسان نیست؛ یعنی مرزهای بین قضایایی که تجربی محض هستند و قضایایی که متأثر از اعتقاداتاند، به طور دقیق از هم جدا نشده است.
15. وی با بیان اینکه پروژه اسلامیسازی علوم انسانی یک پروژه جدی است، گفت: این امر ضرورت دارد، ما اگر بخواهیم یک نظام اسلامی داشته باشیم، نیازمند چنین امری هستیم. نظام اسلامی، نظامی است که بخش عظیمی از مدیریت آن نظام بر اساس علوم انسانی از جمله سیاست، اقتصاد، تعلیم و تربیت، جامعهشناسی، مدیریت و حقوق است. اگر این علوم را ما به طور کامل از غرب بگیریم، و با استفاده از آن حکومت داشته باشیم چنین حکومتی با حکومت اسلامی مطلوب فاصله خواهد داشت.
16. عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) عنوان کرد: چون آن وقت، این حکومت، حکومتی خواهد بود که بر اساس یافتههای غربیها در باب انسان جامعه را اداره میکند، وقتی اینطور باشد، آنگاه جای این پرسش است کدام بخش از اداره جامعه بر اساس تعالیم اسلامی است؟ حکومت اسلامی، حکومتی است که مناسبات آن در بخشهای مختلف اقتصادی، سیاسی، تعلیم و تربیت، حقوق و... برگرفته یا دستکم موافق با تعالیم اسلامی باشد.
17. فنایی اشکوری با بیان اینکه وجود و عدم حکومت اسلامی وابسته به مسئله اسلامیسازی علوم انسانی است، تأکید کرد: البته ما برای اسلامیسازی علوم نباید از صفر شروع کنیم؛ یعنی نباید اینگونه باشد که علوم انسانی موجود را کنار بگذاریم و علوم انسانی دیگری را از قرآن و روایات استخراج کنیم؛ برای اینکه همین علومی که الان در دست ماست، محصول اندیشه هزاران سال بشر است.
18. وی تصریح کرد: درست است که ما این علوم را به صورت تدوینشده از غرب گرفتهایم، اما اینگونه نیست که غربیهای مدرن این علوم را تماماً ابداع کرده باشند. این علوم محصول و دستاورد تمام عمر بشریت است؛ حاصل فکر فلاسفه و دانشمندان در طول تاریخ به شکل علوم امروزی در اختیار ما قرار گرفته است.
19. این پژوهشگر دینی با بیان اینکه لازم است این علوم را بیاموزیم، اظهار کرد: بسیاری از مسائلی که در این علوم آمده است، پشتوانه تجربی دارند و ما آنها را برمیگیریم. حتی برخی از آنها ممکن است پشتوانه عقلی قابل دفاعی داشته باشند، آنها را نیز اخذ میکنیم؛ اما به طور قطع مواردی هم وجود دارد که متأثر از جهانبینیها و ارزشهایی است که موافق با جهانبینی و ارزشهای اسلامی نیست. در این موارد است که به بازبینی و اصلاح نیازمندیم.
20. وی افزود: باید این بخش از علوم را شناسایی کنیم و با استفاده از جهانبینی اسلامی و متون دینی آنها را اصلاح کنیم؛ یعنی ما احتیاج داریم تا علوم انسانی موجود را به شکل دقیق مورد شناسایی قرار دهیم و آن بخشهایی را که با اسلام سازگار نیست، تفکیک کرده و با استفاده و بهرهگیری از معارف اسلامی اصلاح کنیم و بر مبنای آموزه های اسلامی در مباحث انسانی نظریه پردازی کنیم.
21. عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه نباید علوم انسانی موجود را به طور کامل کنار بگذاریم، اضافه کرد: تأسیس علوم انسانی جدید از نقطه صفر ممکن است قرنها به طول انجامد و کنارگذاشتن تجربه بشری توجیهی ندارد. اما اینکه ما از معارف دینی چه مبانی را میتوانیم برای بازسازی و اصلاح علوم انسانی مورد استفاده قرار دهیم، مسائل مختلفی در اینجا مطرح است که بخشی از آنها اعتقادات و جهانبینی دینی است.
22. فنایی اشکوری عنوان کرد: بخش مهمی از آنچه در بازسازی و اصلاح علوم انسانی به کار میآید، مربوط به انسانشناسی میشود، انسانی که اسلام تعریف میکند، با انسانی که در مکاتب دیگر تعریف میشود، تفاوت دارد و این امر در تلقی ما از علوم انسانی بسیار تأثیرگذار است. اگر ما انسان را صرفا موجودی مادی بدانیم که هیچ بُعد الهی، قدسی و معنوی ندارد، یک نوع علوم انسانی خواهیم داشت. اما اگر انسان را مخلوق خداوند متعال و خلیفه الهی بدانیم که پروردگار او را متمایز از سایر موجودات قرار داده است، تلقی ما از علوم انسانی متفاوت خواهد بود؛ لذا انسانشناسی در نوع نگرش به علوم انسانی بسیارتأثیرگذار و مهم است. از دیگر مسائلی که در تلقی ما از علوم انسانی مؤثر است، معنویت، اخلاق و مبانی ارزشهاست.
23. این پژوهشگر دینی با بیان اینکه فقه اسلامی در نگرش به علوم انسانی در بخشهای مهمی تأثیرگذار است، گفت: فقه اسلامی در علم حقوق و علم سیاست و اقتصاد و حتی در تعلیم و تربیت دخالت دارد و در نگرش ما به آنها تأثیرگذار است. در آموزههای اسلام هم دیدگاه کلی نسبت به جهان و انسان آمده است و هم در بسیاری از موارد به جزئیات پرداخته شده است.
24. عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) اظهار کرد: اگرچه در تعالیم دینی از جمله در فقه و اخلاق اسلامی به بسیاری از جزئیات درباره انسان اشاره شده، ولی این تلقی درست نیست که ما بگوییم: ما جز به آنچه در آیات و روایات آمده به چیز دیگری احتیاج نداریم. دین مبین اسلام برای عقل بشری ارزش قائل است و خود بشر را تشویق و ترغیب کرده تا درباره خلقت و حیات تعقل کند.
25. فنایی اشکوری با بیان اینکه تفکر اخباری و سلفی در اینجا مردود است، عنوان کرد: با تفکر اخباری و سلفی نمیتوان هیچ علمی را بنا کرد. در ساختن علم انسانی ما احتیاج داریم که از منابع مختلف استفاده کنیم که عقل، تجربه و وحی عمده منابع ما هستند. از عقل و تجربه، دیگران هم استفاده کردهاند؛ از این رو ما بخشهایی از علوم انسانی موجود را میپذیریم؛ چون مخالفتی با اسلام ندارد. وی تأکید کرد: در ساختن علوم انسانی موجود از وحی استفاده نشده است و این خلأ باید پر شود.
26. وی درباره تعارض علم و دین اظهار داشت که علم و دین با هم تعارضی ندارند. علوم انسانی وقتی دچار چالش می شوند که ما در تدوین آنها از روشها و منابع مختلف استفاده نکنیم. اگر متدولوژی ما منحصر به روش تجربی باشد، از آنجا که بسیاری حقایق هست که از راه تجربه نمیتوان آنها را درک کرد؛ لذا علمی که منحصراً از روش تجربی به دست آید، ناقص است.
27. این پژوهشگر دینی با بیان اینکه علوم انسانی اگر منحصراً بر پایه عقل بشری بنا شود، ناقص خواهد بود، تصریح کرد: حتی اگر در ساختن علم انسانی تنها از وحی استفاده شود و به عقل و تجربه بشری توجه نشود، آن علم نیز ناتمام و ناکافی است. علوم انسانی مطلوب و موفق آن علمی است که در ساختن آن از همه منابع معرفت اعم از عقل، تجربه و وحی استفاده شود. عقل هم همچون وحی هدیه الهی است که خداوند به ما ارزانی داشته است.
28. وی اظهار کرد: حتی در موارد خاصی از تجربههای عرفانی نیز میتوان در ساختن علوم انسانی بهره برد. اما آن چیزی که مهم است و نمیتوان از آن صرف نظر کرد، این است که در تفکر اسلامی، روشهای اندیشه در علوم انسانی منحصر به تجربه یا عقل نیست و علاوه بر تجربه و عقل، وحی نیز یک منبع مهم در علوم انسانی است.
29. فنایی اشکوری بیان داشت که اگر ما با این تفکر پیش برویم و روشهای اندیشه در علوم انسانی را متنوع بدانیم، علوم انسانی خواهیم داشت که هم غنیتر و کاملتر و هم سازگار با معارف اسلامی است.
30. وی تأکید کرد: ما برای اینکه به بازسازی و اصلاح علوم انسانی نائل شویم و علوم انسانی اسلامی داشته باشیم، نیازمند این هستیم که مطالعات بسیاری انجام دهیم. به این منظور ما نیازمند متخصصانی هستیم که هم در علوم انسانی موجود و هم در علوم دینی و معارف اسلامی صاحبنظر باشند. بنابراین تنها حوزویان نمیتوانند علوم انسانی اسلامی را تأسیس کنند، چنانکه تنها دانشگاهیان هم نمیتوانند به این مقصد برسند؛ بلکه تنها راه تأسیس علوم انسانی اسلامی همکاری حوزه و دانشگاه است.
31. عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه یکی از برکات و نتایج همکاری حوزه و دانشگاه، تغییر و تحول در علوم انسانی است گفت: ما کسانی که هم در علوم اسلامی و هم در علوم انسانی تخصص داشته باشند بسیار کم داریم. همچنین همکاری حوزه و دانشگاه در آن سطحی که ما را به تحول در علوم انسانی برساند، در حال حاضر با مشکلاتی مواجه است.
32. فنایی اشکوری اظهار کرد: یکی از مهمترین نتایج و دستاوردهای علوم انسانی اسلامی رسیدن به حکومت و جامعه اسلامی مطلوب است؛ یعنی آن وقت است که میتوانیم بگوییم: نظامی داریم که بر پایه تعالیم اسلامی استوار است. در حال حاضر ما به آن هدف نرسیدهایم؛ چون از علوم انسانی استفاده میکنیم که خودمان هم نسبت به آنها منتقد هستیم و باید بر اساس آموزههای اسلامی آن را اصلاح کنیم.ت