(رصدفکر: بررسی آثار علامه طباطبایی ره نشان میدهد که یکی از دغدغه های اصلی علامه در پیگیری های علمی اش این بوده تا شالوده ای محکم برای علوم انسانی اسلامی بنا کند شالوده ای که بتواند تمام افکار شرق و غرب را در خود تحلیل و هضم کند. نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی ره نظریه ای در این راستاست بگونه ای که شهید مطهری در کتاب شرح منظومه درباره این نظریه میگوید: این نظریه یکی از شاهکارهای علامه طباطبایی است و صدسال دیگر دانشمندان باید بنشینند و آراء علامه را مورد بررسی قرار دهند.
به نظر ما شالوده قریب به اتفاق مباحث اجتماعی علامه طباطبایی همین نظریه است و هیچ جایی پای علوم انسانی وسط نمی آید مگر اینکه مبانی این نظریه میتواند بصورت مستقیم دخالت کند.
البته بعضی از شاگردان علامه این نظریه را نمیتوانستند قبول کنند لذا بعد از علامه این نظریه کاملا متروک شد و بیشتر بصورت سمبولیک و خیلی سطحی دنبال شد. نکته ای که شاید برای بسیاری جالب باشد علی رغم تمام اشکالاتی که شاگردان ایشان میگرفتند ایشان هیچ وقت آن اشکالات را وارد ندانست حتی در اواخر عمرشان هم که رساله اعتباریات ایشان که در جوانی نوشته بودند برای بازنگری به ایشان داده شد ایشان تمام مطالب را تایید کردند..
در زمان حیات علامه طباطبایی شاید تنها کسی بهتر از دیگران این نظریه را دنبال کرد شهید مطهری بود تاثر شهید مطهری از این نظریه بسیار مشهود است.. اما شهیدمطهری هم اشکالی به این نظریه داشت که البته الان به اشکال ایشان پاسخ داده شده است..
دوستان حتما این مقاله رو مطالعه کنید تنها نظام کاملی که از حیث فلسفی برای تبیین علوم انسانی اسلامی مطرح شده همین نظریه علامه طباطبایی ست و دیگر نظریه های مطرح شده فرسنگها با این نظریه فاصله دارند.. البته این مقاله در پی بیان رابطه این نظریه با علوم انسانی نیست اما برای آشنایی شما با بخشی از این نظریه مفید است.. البته یک نکته بسیار ناب در این رابطه وجود دارد که یکی از دهها شاهکارهای علامه طباطبایی ره است که بعدا عرض میکنم..)
این مقاله، ابتدا شرح و بیانی اجمالی از نظریة اعتباریات علّامه طباطبایی بهویژه دربارة مفاهیم اخلاقی میدهد؛ سپس میکوشد تا زوایای تاریک این موضوع را از رهگذر بررسی شرح و بیانهایی که شهید مطهری در توضیح نظریة مذکور دارد، روشن سازد. مهمترین مسألهای که مطهری میکوشد حلّ و فصل کند، جاودانگی اصول اخلاقی است.
چنین مینماید که نظریة اعتباری بودن مفاهیم اخلاقی به نسبیگرایی میانجامد. مطهری تلاش میکند تا توجیهی برای جمع اعتباری بودن مفاهیم اخلاقی و جاودانگی اصول اخلاقی بیابد. این توجیه مبتنی بر مفهوم «من عِلْوی» است.
این مقاله پس از شرح تلاش شهید مطهری در این خصوص، نشان میدهد که پذیرش «من علوی» و ارجاع مفاهیم اخلاقی به رابطة تلائم و سازگاری فعل با «من علوی»، در واقع فاصله گرفتن از نظریة اعتباریات است.