غلامرضا دادخواه
آکادمی مطالعات ایرانی لندن – LAIS
روزگاری موسیقی ما در دامن حکمت و معرفت آرمیده بود و تمدنی که در راه حفظ و اشاعۀ آن معذور بود فیلسوفانش در مدرسه، تئوری پرداز و عارفانش در کنج انزوای خانقاه، حافظ مقام های آن شدند. موسیقی دو چهره داشت؛ حکما در حلقۀ درس چهره ای فاخر و پرهیبت از او ساختند و عارفان در حلقۀ سماع سیمایی لطیف و سرشار از شور عاشقانه. امروز آنچه از آن خسروان برای ما به یادگار مانده شاه کارهایی است در زمینۀ نظر و عمل موسیقی که اولی بنیادهای آن را برای تبیین این صناعت، همچون علمی از علوم دقیقه تقویت نمود و دومی مقام های آن را همچون محصولی از تجربه ای هنری در طول حیات یک ملت منتقل و تکمیل کرد. امروز اگرچه در حوزۀ نظرورزی شاه کار نیافریده ایم اما دستاورد های جنبش معاصر موسیقی عملی در ایران در ردۀ شاه کارهای تاریخ مردم ایران باقی خواهد ماند.
– قدمای ما علم موسیقی را شاخه ای از ریاضیات(فلسفۀ وسطی) تلقی می کردند برای همین زحمت تئوری پردازی در این رشته از دانش نیز برعهدۀ فیلسوفان بود. بفرمایید تعیین این جایگاه در میان علوم فلسفی ز چه روی بوده است؟