خوردن مشروبات الکلى در میان سایر کارهاى مزاحم عقل و تدبیر تنها عملى است که سر و کارش مستقیماً با عقل و شعور مىباشد و تنها به منظور کشتن تعقل و تقویت عواطف بىسرپرست انجام داده مىشود. و به همین جهت آثار شوم و نتیجههاى زشت و ناهنجارى که پیوسته از جهت بهداشت و اخلاق و روان و دین در افراد و در جامعههاى بشرى بسط و توسعه مىدهد، به هیچ وجه قابل انکار نبوده و پوشیده نیست. فعلًا سالى که از تاریخ انسانیت نمىگذرد که هزارها و هزارها بیمار الکلى به بیمارىهاى گوناگون مرى و معده و ریه و کبد و اعصاب و غیر ذلک، گرفتار نشده و در بیمارستانها بسترى نشوند.
سالى نمىگذرد که جمعیت انبوهى مجانین الکلى به تیمارستانها منتقل نشوند.
سالى نمىگذرد که میلیونها اشخاص کنترل اخلاقى خود را از دست ندهند و یا به انحرافات روانى و گرفتارىهاى فکرى مبتلا نشوند.
سالى نمىگذرد که این سم مهلک به صدها میلیون قتل و خودکشى و جنایت و دزدى و خیانت و عرض فروشى و رسوایى و پردهدرى و افشاى اسرار و بدگویى و بدزبانى و ایذا و اذیّت هدایت (!) نکند (و یا وقتهاى زیادى، افراد شریف انسان را در حالى که مانند حیوان وحشى پاىبند هیچ قانون و مقرراتى نیستند، اسیر و زندانى نکند).
تعقل پاکى که روزانه به واسطه استعمال صدها میلیون لیتر مشروبات الکلى از دست جامعه انسانى مىرود، ضایعه اسفناک و جبرانناپذیرى است..