منبع: وب سایت مطارح الانظار
واقعیت آن است که نه تنها وجود روایات ضعیف برای استنباط آداب و سنن کافی نیست، بلکه اگر امر و نهیای از طریق معتبر هم برسد باز جای این سؤال وجود دارد که آیا این امر و نهی مولوی است تا با آن استحباب و کراهت اثبات شود یا آنکه ارشادی است و نوعی راهنمایی معمولی محسوب میشود نه حکم شرعی؟!
آیا برای اثبات استحباب نیاز به امر مولوی شرعی نیست؟ اگر مطلوب بودن چیزی را از مذاق شرع استفاده کنیم، از کجا و به چه دلیل استحبابش اثبات میشود؟..
در بسیاری از موارد فقها به یک ملاک و یا حکم و فتوای کلی توجّه دارند ولی در مقام بیان حکم بدون اشاره به آن ملاک و حکم کلی، حکم را در قالبی خاص میریزند. یعنی به جای آنکه خود حکم را بیان کنند، شکل اجرایی آن را که برای محیط صدور فتوا مناسب است بیان میکنند..