(دکتر مسعود درخشان، یکی از متفکران اقتصاد اسلامی است که با تخصص اقتصاد مالی و اقتصاد انرژی در دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه امام صادق (ع) تدریس میکند. تحلیل حاضر، بخشی از سخنرانی ایشان در اردوی علمی بسیج دانشجویی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه است که به زبانی ساده و روایی، به ریشهیابی تاریخ پانصدساله علم اقتصاد در غرب میپردازد. بحثی که به تصریح خود ایشان، در جای دیگری ارائه نکرده است.)
...بعضی می گویند چرا امیرکبیر در دارالفنون رشته اقتصاد تاسیس نکرد؟ (رشتههای دارالفنون اینها بود: پزشکی، نظامیگری، فیزیک، علوم طبیعی، زمینشناسی و مانند اینها). من می گویم فرض کن اقتصاد هم درست میکرد، یک عده را بورسیه میکرد به خارج، چه ربطی به ایران داشت؟ آنها کشورهای صنعتی بودند. اصلاً در ایران صنعتی وجود نداشت! آنها میرفتند آنجا چه یاد بگیرند؟! امیرکبیر چرا جامعهشناسی درست نکرد؟ چرا علوم سیاسی و یا اقتصاد درست نکرد؟ این رشتهها برمیگردد به آنها؛ اصلاً به ما ربطی نداشت، ما یک کشور دیگر و از نوع دیگری بودیم. تعالیم آدام اسمیت و دیگران در مقوله آزادی اقتصادی، با بحرانهای کارگری به چالش کشیده شد. البته در ابتدا به قدری اندیشههای آزادی و لیبرالیسم شدت داشت که می گفتند...
...پس در سالهای هزاروپانصد و هزاروششصد، اقتصاددان به معنای خاص نداریم؛ چیزی هم به نام علم اقتصاد نداریم؛ اما سیاستمدارها هستند که توصیههای اقتصادی میکنند. اقتصاددانها دولتمرد بودند و دولتمردها باید اقتصاددان میشدند...
(رصدفکر: دوستان این مقاله واقعا خوندنیه لذا از دستش ندید، در این بحث دکتر درخشان یک سیر فوق العاده عالی از سیر علم اقتصاد در اروپا رو با تحلیل های جالبی که دارن میارن که بیان جذابشون واقعا این مطلب رو خوندنی کرده..)