همان طور که می دانید یکی از فلسفه های مضاف در قرون حاضر که فیلسوفان غربی بر آن بحث های مستوفایی داشته اند فلسفه اخلاق است که متکلمان و فیلسوفان اسلامی نیز در بحث حسن و قبح از این فلسفه سخن گفته اند اما مرز دقیق موضوع و مسائل اخلاق در کتب های غربی بهتر نشان داده شده است و حتی می توان گفت که غرب غیراخلاقی آثاری فراوان در این زمینه ها به وجود آورده اند و در این میدان از ما بسیار جلوترند و عموم کتاب های اخلاقی، ترجمه آثار آن فیلسوفان غربی است. البته ما به دفاع همه جانبه از آرای فیلسوفان اخلاق غرب معتقد نیستیم و بحث ما هم در باب علل عقب ماندگی ما در این زمینه نیست بلکه این مصاحبه ما در مورد مطالعات و بررسی های فلسفی مربوط به اخلاق است به این ترتیب که چه تقسیماتی از لحاظ نظری و فلسفی برای اخلاق وجود دارد؟