تفاوت فقه نظام ساز یا به تعبیر دیگر فقه کلان با فقه سنتی در این است در فقه نظام فرهنگی ما در سیر استنباط از گزارههای خرد میتوانیم به یک استنتاج کلان برسیم ولی در حالت فقه مطلق فقط در مسائل خرد محدودشده بودیم.
از تفاوتهای برجسته فقه کلان با فقه خرد در این است که فقه خرد محمول یک مسأله بسیط است مانند نماز واجب است و فرد آن را انجام دهد وجوب از گردن او ساقط است اما برخی اوقات محمول ما مرکب است مثلاً «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِکُمْ أَوِ الْوَالِدَیْنِ وَالأَقْرَبِینَ آن یَکُنْ غَنِیًّا أَوْ فَقَیرًا فَاللّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُواْ الْهَوَى آن تَعْدِلُواْ وَإِن تَلْوُواْ أَوْ تُعْرِضُواْ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا» در اینجا خطاب به جمع است. بنابراین با انجام یک فرد، خطاب شارع پایان نیافته است.
آیه الله اراکی خطابات شارع را به سه قسم فردی، جمعی و فرد درون جمع تقسیم میکند. و بنابراین فقه اجتماعی اینجا باز میشود. با این نگاه در قبال، فقط فرد یک انسان همیشه خطاب نیست گاه باید بهصورت جمعی باید اقدام کرد تا امتثال صورت گیرد. بنابراین فقه نظام فرهنگی دنبال این تیپ مسائل است چراکه در فقه فردی امتثال فردی است ولی در فقه کلان امتثال جمعی است.
آیه الله اراکی خطابات شارع را به سه قسم فردی، جمعی و فرد درون جمع تقسیم میکند. و بنابراین فقه اجتماعی اینجا باز میشود. با این نگاه در قبال، فقط فرد یک انسان همیشه خطاب نیست گاه باید بهصورت جمعی باید اقدام کرد تا امتثال صورت گیرد. بنابراین فقه نظام فرهنگی دنبال این تیپ مسائل است چراکه در فقه فردی امتثال فردی است ولی در فقه کلان امتثال جمعی است.
...در نگاه اسلامی، منزل باید «مسکن» باشد «بیت» باشد «دار» باشد. همه اینها مفاهیم بلندی پشت سر دارد. ولی با این نوع توسعه شهری که ما پیشگرفتهایم، دیگر خانه، فقط یک «خوابگاه» بیش نیست. و این شایسته نظام اسلامی که مبتنی بر دادههای بلند و بالنده وحیانی است، نیست..