نظام منطق‏نگارى فخر رازى‏/ احد فرامرز قراملکی

ابن سینا را دو نظام منطق‏نگارى است: وى در شفا در مقام منطق پژوهى در سنّت منطق نه بخشى ارسطویى گام برمى‏دارد و در اشارات نظام نوین منطق نگارى دو بخشى را بنا مى‏نهاد. بهمنیار، لوکرى، غیلانى، خواجه طوسى، غیاث الدین دشتکى و نور الدین انصارى پیرو شفا هستند و در مقابل آنها، غزالى، فخر رازى، شیخ اشراق، ارموى، ابهرى، کاتبى، سمرقندى، علامه حلى، تفتازانى، میرداماد و ملاصدرا به نظام دو بخشى اشارات متعلق‏اند. فخر رازى در تهذیب و تکمیل منطق دو بخشى ابن سینا و انتقال آن به سده هفتم نقش بسیار مؤثرى داشته است (بنگر: مقدمه نگارنده بر التنقیح ملاصدرا، ص شش تا پانزده).

آقای روحانی رییس دولت نورچشمی ها.. گفت در قانون نورچشمی نداریم!/ ... !!!

گفت: دیروز در مراسم رونمایی از »منشور حقوق شهروندی« گفته شد؛ همه در برابر قانون برابر هستند و در قانون نورچشمی نداریم.

گفتم: نداریم یا نباید داشته باشیم؟!
گفت: چه فرقی می‌کند؟
گفتم: اگر منظور آن است که نورچشمی‌ نداریم، پس این جماعت رانت‌خوار و مدیران نجومی و سوءاستفاده‌کنندگان 8 هزار میلیارد تومانی صندوق ذخیره فرهنگیان و بدهکاران کلان بانکی و... که همه از نورچشمی‌ها هستند در اطراف دولت تدبیر چه می‌کنند؟ و اگر قرار است نورچشمی‌ نداشته باشیم چرا دولت از برخورد قانونی با آنها جلوگیری می‌کند؟!
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: شخصی رفته بود بالای درخت پرسیدند چرا رفتی اون بالا؟ گفت؛ اومدم اینجا توت بخورم. گفتند؛ ولی این که درخت چناره! و طرف گفت؛ می‌دونم! توت توی جیب خودمه!

چگونگی اسلامی کردن علوم و دانشگاه ها از نگاه آیت الله جوادی آملی حفظه الله

(رصدفکر: آیت الله جوادی آملی حفظه الله در کتاب منزلت عقل در هندسه معرفت دینی بحثی را مطرح کرده اند به عنوان اسلامی سازی علوم و دانشگاه ها. به نظر میرسه که صحبت های ایشون در حال حاضر یکی از دقیقترین و فنی ترین صحبت ها در این باره باشه و واقعا قابل استفاده ست. البته ماقبلا مقاله ای رو از دکتر فنایی اشکوری در نقد کتاب منزلت عقل .. و در واقع نقد نظر آقای جوادی در این کتاب گذاشتیم که میتونید اون رو هم در آثاری که از آقای دکتر فنایی اشکوری توی وبلاگ گذاشتیم ببینید. البته به نظر ما هنوز نظرات علامه طباطبایی از نظر قدم های بیشتری که در زمینه علوم انسانی برداشته اند در صدر نظرات در علوم انسانی هست..)

..اگر خواستیم علوم تجربی و متون درسی دانشگاهها اسلامی گردد باید اولاً عنوان »طبیعت« برداشته شود و به جای آن عنوان »خلقت« قرار گیرد؛ یعنی اگر عالمی بحث می‏کند که فلان اثر در فلان ماده معدنی هست یا فلان گونه گیاهی چنین خواص و آثاری دارد، با تغییر عنوان یاد شده این‏گونه می‏اندیشد و آن را تبیین می‏کند که این پدیده‏ها و موجودات چنین آفریده شده‏اند. ثانیاً عنوان خالق که مبدأ فاعلی است ملحوظ باشد؛ یعنی آفریدگارِ حکیم صحنه خلقت را چنین قرار داده است که دارای آثار و خواص ویژه‏ای باشند. ثالثاً هدف خلقت که پرستش خدا و گسترش عدل و داد است به عنوان مبدأ غایی منظور شود. رابعاً محور بحث دلیل معتبر نقلی؛ مانند آیه قرآن یا حدیث صحیح قرار گیرد. خامساً از تأییدهای نقلی یا تعلیلهای آن استمداد شود. سادساً در هیچ موردی دعوای «حسبنا العقل» نباشد، چنان که ادعای »حسبنا النقل« مسموع نشود. سابعاً تفسیر هر جزئی از خلقت با در نظر گرفتن تفسیر جزء دیگر آن باشد تا از سنخ تفسیر تکوین به تکوین به شمار آید؛ نظیر تفسیر تدوین به تدوین، زیرا هر موجودی از موجودهای نظام آفرینش آیه، کلمه و سطری از آیات، کلمات و سطور کتاب جامع تکوین الهی است...